(قسمت سوم)
آثار کار بر کودک
اگر چه کار برای افراد بزرگسال یک ضرورت است اما برای کودکان که هنوز به حد کافی رشد ننموده اند زمینه عقب ماندگی در ابعاد متعدد رشد تلقی می گردد. برخی از جنبه های رشد که ممکن است در نتیجه کار کودکان به مخاطره بیافتد عبارت است از:
۱- رشد جسمی که در آن سلامتی عمومی فرد تهدید می گردد. از سوی دیگر تحمل بار سنگین یا نشستن در وضعیت های غیر طبیعی برای مدت های طولانی می تواند به طور مداوم جسم در حال رشد کودک را ناتوان سازد.
۲- رشد شناختی از قبیل محاسبه ریاضی و دانش لازم برای زندگی: آموزش به پرورش ادراکی، عاطفی و اجتماعی کودکان یاری می رساند و حوزه ای است که اغلب کار کودکان آن را به شدت به خطر می اندازد. ناگفته نماند که پیامد منفی آموزشی تنها منحصر به ایام دوران کودکی نیست بلکه در جوانی و بزرگسالی نیز پایگاه اجتماعی کارگران کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. به علاوه کار کردن به طور معمول وقت بسیاری را جذب می کند به صورتی که حضور در مدرسه را غیر ممکن می سازد. از سوی دیگر کودکانی که در محیط کار با آن بدرفتاری می شود ممکن است چنان آسیب ببینند که نتوانند در کار مدرسه تمرکز یابند یا آموزگاران آنها را به عنوان افراد موجب اختلال در کلاس، رد می کنند.
٣- رشد عاطفی نظیر عزت نفس کافی، رشد اجتماعی: با توجه به این که کودکان از نظر روانی فوق العاده آسیب پذیر محسوب می شوند لذا محیط های کاری فشار آور و تحقیر کننده باعث می شود که آنها از زیان روانی بسیار شدیدی رنج ببرند تا جایی که ممکن است به اختلال های عاطفی و روانی زیادی مبتلا شوند. از نظر عاطفی عموما کودکان کارگر با کمبود محبت مواجه می باشند به نحوی که در بزرگسالی احتیاج دارند که از طرف همسر و فرزندان خویش، علاقه و توجه بیشتری ببینند و از طرف آنها بیشتر مورد پذیرش واقع شوند زیرا عواطف آنها در ایام کودکی به طور کامل ارضا نگردیده است. از طرف دیگر این گونه کودکان در بزرگسالی معمولا با فرزندانشان هماهنگی فکری و شخصیتی ندارند و همیشه احساس می کنند که در مقایسه با دیگران و همسالان خود ضعف دارند.
۴- رشد اجتماعی و اخلاقی نظیر درک صحیح از شرایط و برقراری رابطه انسانی مناسب: کودکان به دلیل ورود نابهنگام به محیط کار از نظر اخلاقی در معرض بهره کشی از سوی کارفرمایان و یا سایر کارگران بزرگسال قرار می گیرند. از نظر اجتماعی نیز به دلیل آشنایی افراد بزهکار با کودکان در محیط های نامناسب شغلی، توان تشخیص درست و نادرست آنها به تدریج کاهش می یابد و امکان دارد در معرض شکار بزهکاران حرفه ای قرار گیرند. (محلاتی، ۱۳۸۸ : ۵۲)
لذا مخالفت قانونگذار در کشورهای مختلف با کار کودکان صرف نظر از رعایت بهداشت و سلامتی و لوازم اشتغال آنها به تحصیل، به ملاحظات دیگری از قبیل حفظ تعادل و نیروی معنوی و اخلاقی آنها و جلوگیری از فساد اخلاق استوار می باشد زیرا زندگی و تلاش و تکاپوی کارگر خردسال در محیط کار بزرگسالان و سر و کار داشتن لاینقطع او با ماشین آلات و دور بودن از محیط خانوادگی و محبت پدر و مادر، تعادل اخلاقی و روحی و اجتماعی آنها را متزلزل می سازد.
پیشینه کار کودک
جامعه بین المللی و در رأس آن ILO به عنوان متولی مسایل کار و کارگری در سطح بین المللی از اوایل قرن بیستم با درک ضرورت و اهمیت مبازره با کار کودک، نخستین گام های جدی را در این راه برداشت و اولین بارقه های امید را روشن کرد. اما این گام های کم رمق، به موازات رشد و توسعه صنعت و تجارت در نیمه اول قرن گذشته، مانع افزایش شدید و رقت بار استثمار کودکان نشد. به این دلیل و به سبب اهمیت یافتن حقوق بشر و رعایت حقوق کودک به موازات آن، مبارزه با کار کودک در دهه های اخیر با شتاب و جدیت بیشتر دنبال شد. (دنکل و ویتور ، ۱۳۸۷ :۶۹) در ادامه این بحث ابتدا سیر تاریخی کار کودک در جهان و در ادامه تاریخچه مقاوله نامه مقابله با کار کودک را بررسی می نماییم .
سیر تاریخی کار کودک در جهان
کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت. کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است شیوع دارد.(شعبانی، ۱۳۸۹ : ۳۶)
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی کودکان است. موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان میباشد. (همان: ۴۲)
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان کار است. براساس آمارهای موجود بیش از ۲۵۰میلیون کودک ( ۱۴-۵ ) که معمولاً زیر سن قانونی کار می کنند، در کشورهای در حال توسعه است. اگر سن پایان کودکی را براساس پیمان نامه حقوق کودک زیر ۱۸سال در نظر بگیریم، در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳۵۰میلیون کودک و نوجوان به جای پرداختن به تحصیل ، کار می کنند. (مصفاو همکاران، ۱۳۹۳: ۸۹)
در ایران نیز تعداد کودکان کار به دلایل گوناگون رو به افزایش است اما آمار دقیقی در مورد کودکان کار وجود ندارد. بیش از ۲۰هزار نفر کودک کار در تهران تایید شده است. درآمار تخمینی سازمان جهانی کار در سال ۱۹۹۵بیش از ۷۱/۴درصد کودکان بین ۱۰تا ۱۴ سال در ایران از لحاظ اقتصادی فعال هستند. براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ بیش از ۴ درصد جمعیت شاغل کشور را گروه سنی ۱۰تا ۱۴ سال تشکیل می دهند بر اساس این همین آمار جمعیت شاغل کشور ۵/۱۴میلیون نفر بوده است که ۴ درصد آن در حدود۶۰۰ هزار نفر می شود. در سال ۱۳۷۵ خدود ۳۸۰ هزار کودک در سن ۱۰تا۱۴ سال در ایران کار ثابت داشته است. (اسدی، ۱۳۸۷: ۸۷)
در کنار حضور کودکان کار در کشورهای جهان سوم، پدیده کودکان کار در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا نیز به چشم میخورد. در حدود ۵۰۰٬۰۰۰ کودک در حال کار در مزارع آمریکا هستند و قانون حمایت از این افراد از قبل از جنگ جهانی دوم تا به امروز دستخوش تغییر نشده است. این گروه را کودکانی تشکیل میدهند که غالباً از گروه مهاجرانی بودهاند که به طور غیر قانونی از آمریکای لاتین به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردهاند. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، حداقل ۴۳ کودک بر اثر سوانح در حین کار جان خود را از دست دادهاند. (گدار، ۱۳۹۱ : ۱۲۵)
کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند. این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فسادو… قرار گیرند. و همچنین عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان سلب می کند. (همان)
کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی می شود که کودکان را مورد استثمار قرار می دهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می کند و فقر و تهیدستی را افزایش می دهد. کودکان را از دستیابی به دانش و مهارت کافی باز می دارد و در نتیجه بهره وری نیروی کار را در جامعه کاهش می دهد. آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقر و… افزایش می یابد و در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره می اندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه می گردد. (دنکل و ویتور ، ۱۳۸۷ : ۶۸)
کار کودک مشکل پیچیدهای است و چه کودکان کار بکنند، چه نکنند عوامل فراوانی در آن دخیل است اما فقر مهمترین دلیل کار کودکان است. خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد. البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند توضیح کاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد. کشورهایی که میزان فقر آنها مساوی است میتوانند آمار کم یا زیادی از کار کودک داشته باشند. عوامل دیگر کار کودک شامل موارد زیر است:
موانع تحصیل: تحصیل در بسیاری از کشورهای دنیا مجانی نیست. ضمن آنکه برای بسیاری از کودکان به ویژه کودکان ساکن روستاهای دوردست در دسترس نیست. در مناطقی هم که مدرسه وجود دارد، کیفیت آموزش پایین بوده و محتوای دروس نامربوط است. در شرایطی که تحصیل در دسترس نباشد یا والدین ارزشی برای درس خواندن قائل نباشند، کودکان به جای مدرسه به کار فرستاده میشوند. (ویدن و مایزر، ۱۳۷۹ : ۶۹)
سنت و فرهنگ: با توجه به فرصتهای کمی که برای کودکانی برای تحصیلات بیشتر وجود دارد، والدین براساس اصول سنتی کار کودکان را مفیدتر میپندارند و معمولا از بچهها انتظار میرود جا پای والدین خود بگذارند و به کمک دیگر اعضای خانواده بشتابند. (همان)
نیاز بازار: کودک کار پدیدهای اتفاقی نیست و بسیاری از کارفرمایان استخدام کودکان را به علت ارزانتر بودن نسبت به همتایان بزرگسال خود، ترجیح میدهند. همچنین اگر در آن کار افت و خیز فراوانی وجود داشته باشد کارفرما که کودکانی مطیع در اختیار دارد به راحتی از زیر بار مسؤولیت در قبال آنها شانه خالی میکند. کودکان سربه راه نیز در جستجوی حقوق خود مانند حق حمایت و حق پناه نخواهند بود. (همان)
شوک بر درآمد شامل بلایای طبیعی، بحران کشاورزی یا اقتصادی، تاثیرات منفی HIV و ایدز و … میشود. خانوادههایی که ابزاری برای کنار آمدن با شوک بردرآمد ندارند، ممکن است به عنوان راهحل به کار کودک متوسل شوند. به عنوان مثال، بسیاری از کودکان تحت تاثیر HIV قرار گرفتهاند. بسیاری از کودکان با HIV زندگی میکنند در حالی که تعداد بیشتری از آنها بر اثر همین بیماری یتیم و بیسرپناه شدهاند. اگر والدین به بیماری ایدز دچار و از کار افتاده شوند، کودک مجبور است ترک تحصیل کند تا به مراقبت از افراد خانواده بپردازد. (همان: ۷۰)
اجرای ناقص یا ضعیف قوانین و سیاستهای صیانت از کودکان: زمانی که قوانین و سیاستهای ملی به اندازه کافی در جهت صیانت از کودکان اجرا نمیشوند، پدیده کار کودک ایستادگی میکند. کودکی دورهای حیاتی برای رشد ایمن و سالم انسان است. کودکان برحسب مسائلی از قبیل رشد و پرورش فیزیکی، شناختی (آموزشی/ذهنی) و اخلاقی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند چرا که آنها هنوز در سنین رشد بوده و شخصیت و نیازهای خاصی دارند. این افراد بسیار بیشتر در معرض خطراتی مانند بیماری، جراحت و حتی مرگ قرار دارند؛ خطرات ماشینی، بیولوژیکی، فیزیکی، شیمیایی، ارگونومیک، بهداشتی و روانی اجتماعی که هم ردیف مشکلاتی مانند ساعتهای زیاد کار و شرایط بسیار بد زندگی قرار میگیرند. (ملکی، ۱۳۸۸: ۷۳-۷۴)
تهدید مخاطراتی که برای کارگران بزرگسال وجود دارد برای کودکان چه بسا افزونتر است. به عنوان مثال فشار جسمی که به وسیله فعالیت بیش از حد وارد میشود مانع رشد استخوانها و مفاصل، صدمه به ستون فقرات و بروز دیگر ناتوانیهای مادام العمر میشود. کودکان کار اغلب از صدمات روحی ناشی از محیط زندگی که در آن تحقیر و معذب میشوند یا از تجربه خشونت و سوءاستفاده، رنج میبرند. در کنار همه اینها ،کار کودکان تاثیر بسیار مخربی بر آینده کودک دارد. محرومیت از تحصیلات با کیفیت، کار کودکان را همانند بزرگسالان از شانس کمی برای کسب شغل مناسب بهرهمند میکند. ضمن آنکه آنها را از توانایی حذف چرخه فقر و استثماردر زندگیشان محروم میکند. (شعبانی ، ۱۳۸۹ : ۶۴)
خوآن سومایا، رئیس سازمان بینالمللی کار اظهار میکند: «شعار ما ، نه گفتن به کار کودک است. تا به حال ۲۱۵ میلیون کودک برای بقای خود تن به کار دادهاند. با آموزش و پرورش کامل و سالم، ایجاد فرصتهای مناسب برای جوانان، شغل مکفی برای والدین و ایجاد چتر اجتماعی مناسب برای تمامی اقشار جامعه، جهانی بدون کودک کار امکانپذیر است. بیایید شجاعت و ایمانمان را با همبستگی جمع کنیم تا حقوق کودکی را برای کودکان محقق کنیم. وظیفهای که برای همه ما مثمر ثمر خواهد بود.» (ملکی، ۱۳۸۸: ۱۵۷)
در حالی که اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ به تصویب رسیده کنوانسیون حقوق کودک در سال ۱۹۸۹ مصوب شده است اما بعد از جنگ جهانی دوم جهانیان به اهمیت حقوق کودک پی بردند و کشورها با اعمال حق شرطهایی به این کنوانسیون پیوستند اما با اینکه سه دهه از تصویب کنوانسیون حقوق کودک میگذرد دولتها هنوز در رابطه با کودکان به موفقیت چندانی دست نیافتهاند.
ایران در اسفند سال ۱۳۷۲ به موجب ماده واحدهایی که به تصویب شورای اسلامی رسید به کنوانسیون حقوق کودک ملحق شد تعداد کشورهایی که تاکنون به عضویت کنوانسیون درآمدهاند ۱۹۲ کشور است که تنها سومالی و آمریکا عضو کنوانسیون حقوق کودک نیستند. این دو کشور فقط کنوانسیون حقوق کودک را امضا کردهاند ولی در هر جا که مواد این کنوانسیون با قوانین داخلیشان تعارض داشته باشند قوانین داخلی را اجرا میکنند. (شاکریان و همکاران ، ۱۳۸۹ : ۹۷)
سومین کنفرانس جهانی محو کار کودکان از ۸ اکتبر تا ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ در برزیل برگزار شد و این کنفرانس به ابتکار دولت برزیل و سازمان بینالمللی کار تشکیل شد که حدود هزار و ۳۰۰ نفر از ۱۵۲ کشور در این اجلاس شرکت کردند که نماینده ۴۰ کشور در سطح وزیر بود. (گرجی ، ۱۳۹۳ : ۸۴)
روند جهانی برای محور کار کودک از سال ۲۰۰۰ به ابتکار سازمان بینالمللی آغاز شد این روند نسبتا موفق بوده است و منطقه آسیا و اقیانوسیه هنوز در کارهای پرخطر بالاترین اقدام را به خود اختصاص داده است. جمهوری اسلامی ایران مقاوله نامه شماره ۱۸۳ سازمان بینالمللی کار در مورد محو بدترین اشکالهای کودک را تصویب کرده است. (همان: ۸۵)
بنابراین تاکنون بیش از ۴۰ حرفه غیراستاندارد شناسایی شده و رسما استفاده از کودکان در این مشاغل با مقررات تنبیهی روبرو است.
طوبی پارسی – کارشناس ارشد حقوق خصوصی
Gmail : toubaparsi@gmail.com و Email : touba.parsi@yahoo.com