عطر خوش خدمت باید در فضای خانه سالمندان رشت به مشام برسد

دومین بار بود که او را می دیدم و این بار با فراغت بیشتر به دیدارش رفتم تا با هم به گپ و گفتگو بنشینیم و از آنجایی که حضور ذهنی خوبی داشت در لحظه های نخست ملاقات مرا شناخت و بعد از سلام و احوالپرسی به نوشیدن چای دعوت شدم.
خانم سوپروایزر بخش که همراهم بود گفت: آقا مهرداد که معرف حضور شما هست؟
او قدری روی تخت جا به جا شد و تبسمی زد و گفت: قبلا با هم آشنا شدیم و به رغم آن که سعی داشت چهره اش را آرام جلوه دهد اما در وجودش طوفانی برپا بود و نمی دانست چه بگوید و از کجا شروع کند؟
مودبانه اجازه خواست تا بعد از صرف چای به صحبت بنشینم و در واقع به نوعی از پاسخ گفتن طفره رفت، اما فنجان چای را که دست گرفت طاقت نیاورد و کمی دگرگون شد و گفت تصورش برای من محال بود که روزی خودم را در اینجا ببینم، تنها صدای پرستار و قدم های آشنای او تسکینی است بر دردهای نهفته در وجودم و نمی دانم که باید از زنده بودن خودم خوشحال باشم یا نباشم؟!
همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و هرگز آن لحظه را از یاد نخواهم برد!
خواستم چیزی بگویم اما خانم پرستار با اشاره دست سبب سکوت من شد و آهسته گفت: مهرداد جان هنگام شیرجه در رودخانه سپیدرود آسیب دید و قطع نخاع شد و فعلا هم مهمان این خانه است.
گفتم: این خانه همیشه پنجره هایش رو به مهربانی باز است انگار همین دیروز بود آرسن میناسیان ایرانی ارمنی تبار (موسس این خانه) که در حقیقت نخستین خانه سالمندان در ایران است به همت دکتر محمدرضا حکیم زاده و کمک بازرگان نیکوکار حاج رضا عظیم زاده و اهدای زمین توسط حاج آقا استقامت این خانه را بنا کرد و بیش از ۵۰ سال از عمر این آسایشگاه می گذرد. مردم یک شهر، تجار یک شهر، ثروتمندان یک شهر و مالکان و نیکوکاران به آرسن اعتماد داشتند و برای اداره این مجموعه هر مقدار پول نیاز داشت بی دریغ در اختیارش قرار می دادند و او با دل و جان در خدمت مردم بود و هیچگاه حرفی به جز عشق و یک رنگی به زبان نیاورد و در همین آسایشگاه هنگام کمک به یک سالمند از دنیا رفت و چشم از جهان فرو بست.
او در خاطراتش به این نکته اشاره کرد که گران بهاترین هدیه زندگی ام را از یک پیرزن ناتوان و ساکن آسایشگاه گرفتم و او با تمام وجود جانمازش را به من داد.
دهکده سلامت و احداث خانه سالمندان در غبار فراموشی
– انگار همین دیروز بود، احداث دهکده سلامت برای سالمندان گیلان با حضور جمعی از مدیران استان کلید خورد و زمینی به مساحت ۱۰ هکتار در منطقه سراوان شهر باران برای خانه سالمندان اختصاص یافت و بعد از ۱۰ سال تلاش و دوندگی سند مالکیت آن در اختیار مدیر عامل موسسه قرار گرفت و توضیح اینکه خانه سالمندان به مساحت ۴۰ هزار متر مربع زیر بنا و حداقل با هزار تخت به همراه (۶۰) سوئیت مدرن با تمام امکانات رفاهی و تفریحی ویژه سالمندان و در چند فاز اجرایی در فهرست کاری آورده شد و در این راستا حاج آقا هوشنگ رضوان پناه، مدیر عامل وقت سرای سالمندان رشت یادآور شد: دهکده سلامت با مکان یابی بسیار ایده آل و جاذبه های طبیعی در محیطی دلپذیر نشان دهنده این است که برای تحقق این پروژه فکر شده و طراحان خوب و کارآمد دعوت به همکاری شدند.
انگار همین دیروز بود، مهندس علیزاده، معاون سالهای پیش عمرانی استانداری گیلان در آن مراسم عنوان کرد: دهکده سلامت به عنوان یک نیاز در عصر حاضر است و امیدواریم این پروژه با همکاری و همیاری همه مسئولان و مردم فهیم استان ما تحقق پیدا کند و اظهار داشت: ما تجربه همیاری در بحران ها را داریم، مثل قضیه زلزله استان بم و حجم کمک هایی که از گیلان ارسال شد مثال زدنی بود، لذا کمک های نقدی و غیر نقدی مردم ما نمایانگر تفکر خیرخواهانه است و این تفکرات خیریه در ذات همه ما هست و حالا باید در این فرصت به دهکده سلامت پرداخته شود و اشاره نمایم عشق و علاقه و شوری که آقای رضوان در انجام این پروژه دارند بی گمان تا چندی دیگر شاهد گشایش و افتتاح یک پروژه خوب در شهر ما خواهیم بود و نکته مهم این که کنار همین دهکده سلامت بزرگترین مجموعه گردشگری سالانه پذیرای هزاران نفر خواهد بود و پارک سراوان یکی از زیباترین نقاط دیدنی گیلان به شمار می آید و اقامتگاه در دست ساخت با طرحی مدرن به عنوان یک کار ماندگار خدمات کم نظیری را در جهت آسایش و آرامش سالمندان ارائه خواهد کرد و هیچ چیز به اندازه گشایش و راه اندازی این مجموعه برای من خوشحال کننده نخواهد بود…
… راستی چرا آن پروژه و ریال های خرج شده با گذشت زمان به خاک سپرده شد؟ چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
روزگار پیری دوران برداشت محصولی است از باغ زندگی و ساده ترین راه برای تعریف پیری عبارتست شمردن سالهای عمر یک فرد از بدو تولد تا مهمانی کوی عشق و حس پیر شدن در اغلب آدمها متفاوت است. ناگفته نماند دوران ۶۰ سال به بالا را به اصطلاح دوره سالمندی یا بازنشستگی می نامند و این سومین دوره عمر و مهمترین دوره از زندگی مفید انسان است و نکته قابل تامل این که در این زمان یک سری نیازها و احتیاج های ضروری وجود دارد که ممکن است خانواده به تنهایی توان برآورده شدن آنها را نداشته باشد، لذا در این شرایط می توان با مراجعه به یک خانه سالمندان مناسب و دارای کادر و نیروهای کارآمد و دلسوز به نیازها پاسخ داد اما واقعیت این است محیط سرای سالمندان با همه طراوت و شادابی مانند خانه ای نیست که سالمند خاطراتش را در آن جا گذاشته است و باید همه ماها به این موضوع توجه داشته باشیم. اگر چه برخی ها زمانه را مقصر می دانند و پیر خانه را به سرای سالمند می سپارند و به قول «ابتهاج» شاعر گیلانی دل خراب من دگر خراب تر نمی شود.
انگار همین دیروز بود، مدیر عامل پیشین خانه سالمندان شهر باران با نگاهی به واژه ناب تجارت پوشه دهکده سلامت را در فایل بایگانی نهاد و انبوه سازی را مناسب خانه سالمند ندید و در خانه سالمندان در همسایگی سلیمانداراب ساخت، آپارتمان تجاری را به سبک امروزی به پیمانکار سپرد و روزها از پی هم گذشتند و بعضی از ساکنان آسایشگاه نوشتند هزینه های جاری از گوشه و کنار این خانه زده شد تا مراقبت ها به رنگ حاشیه کمرنگ شوند و سختی ها در چهره مجموعه دیده می شود اما دغذغه ها بیشتر متوجه پروژه نیمه کاره تجاری گردیده و شهرداری هم جواز ساخت آن را صادر نکرده، فعلا هم ۱۷ میلیارد تومان بودجه نیاز است تا طرح ابتکاری به عنوان آسایشگاه در خدمت خانواده ها قرار بگیرد؛ حالا کهنسالی و ناتوانی خود مسایلی است برای سکونت در ساختمانی که معلوم نیست کی پایان یابد.
سالمندان را تنها نگذارید
اما چندی پیش حسینی، مدیر عامل جدید خانه سالمندان و معلولان رشت در نشستی با اهالی رسانه عنوان کرد: این روزها مردم کمتر به کمک می آیند. این روزها نگهداری از سالمندان و در شرایط ویژه دشوار است و با توجه به اقتصاد سخت به دست های مهربان مردم در جهت یاری رساندن به سرای سالمندان احتیاج داریم و روزگار اینجا به سختی می گذرد و این روزها نیاز داریم رسانه ها در کنار ما باشند و به کمک ما بیایند. اینجا سالانه ۱۲ میلیارد تومان هزینه دارد و ماهانه یک میلیارد تومان خرج این آسایشگاه است و ما در تلاش هستیم این مجموعه با طعم امید و روشنی به کار خود ادامه دهد اما خرابی های دیروز را چه کنیم؟ با این حرف ها به یاد چیزی افتادم، به یاد یکی از رستوران های سنتی همین شهر باران که همیشه مشتری های زیاد دارد و خدمات خوب ارائه می دهد. خانه سالمندان باید مکانی آراسته و پیراسته باشد. سلامت و بهداشت حرف اول را می زنند و چنانچه آنجا را با پرستاری قابل قبول به مردم معرفی کنید. بازدیدکنندگان به خود می آیند، تجارت و انجام پروژه ها به کنار، آسایشگاه با سالهایی که آرسن و یارانش خدمات می دادند زمین تا آسمان تفاوت دارد، مردم و ساکنان این کوی «خاطرات» رایگان که حمایت نمی شوند، می شوند؟
همین صندوق های کوچک در کوچه و بازار و جیرینگ، جیرینگ سکه ها و شمردن آن برای خیلی ها ارزش دارد که تمایل به همکاری دارند اگر ارتباط فرهنگی نه به عنوان رفع مسئولیت به صورت واقعی برقرار شود خیلی ها می آیند، فقط کافی است عطر خوش در فضای خانه سالمندان به مشام برسد. البته خدای بزرگ قول نداده آسمان همیشه آبی باشد و خداوند قول نداده کارها همیشه در مسیر خوب صورت پذیرد و دنیا به کام ما باشد، اما خداوند بعد از هر کار سخت و کمک در کارهای خیر عشق جاودان را به ما قول داده است و عجب روزی می شود آن روز.

گزارش: اکبر محبوبی فر

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=1292

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: