مرد نکونام نمیرد هرگز

بازباران خبر/کریم خورسندی مژدهی/زمان عین برق، باد و صاعقه گذشت و یک سال غمبار از درگذشت دوست، همکار و پدر معنوی و رسانه ای ما زنده یاد اکبر ­محبوبی فر سپری شد. در بامداد روز شنبه ۹ مرداد ماه تابستان سال قبل و در بحبوحه اوضاع سخت بیماری کرونا و در حالی که هنوز آفتاب طلوع نکرده بود، جامعه هنری ، فرهنگی و رسانه ای استان یکی از با تعصب ترین و وفادارترین عزیزانش را از دست داد و شادروان اکبر محبوبی فر غریبانه پس طی یک دوره بیماری و مبارزه با آن در منزلش دعوت حق را لبیک گفت و همه دوستان و یارانش را ناباورانه در بهت و ماتم فرو برد و……

همه رفاقت و آشنایی من با او از فوتبال شروع شد؛ جایی که او به عنوان یک بازنشسته نیروی هوایی ارتش و فارغ از همه گذشته اش به عنوان یک خبرنگار پیشکسوت در جایگاه خبرنگاران ورزشگاه عضدی رشت و در جمع ورزشی نویسان از همه مهربان تر و صمیمی تر بود؛ یعنی در حساس ترین بازی های فوتبال گیلان اعم از منتخب گیلان در جام قدس و بازی تیمهای سپیدرود رشت، پگاه گیلان و… در لیگ برتر، جلسات مدیرکل ورزش استان و یا هر جمع ورزشی دیگری اکبر محبوبی فر با قیافه جدی و کاریزماتیکش یک پای ثابت بود و به واقع سوپراستاری در جمع خبرنگاران استان بود که نمونه اش دیگر بعید است به دنیا بیاید.او انگار به دنیا آمده بود تا با همه رفاقت کند، مهربانی کند، عشق بورزد و مهم تر از همه حلقه اتصال و وحدت دوستان باشد.

شوخی های شیرین، بامزه و البته به جای او با همکاران و دوستان هرگز از ذهن بسیاری از خبرنگاران و حتی مدیران استان فراموش نمی شود، چون آن مرحوم در همه حال حد و حدود را به خوبی رعایت می کرد و در عین جدی بودن با شوخ مزاجی دل همه را به دست می آورد و اصلا بعید بود که در دل مهربانش اجازه دهد کینه و حسد رسوخ کند.آن مرحوم به لحاظ فعالیت در ارتش و شخصیت اجتماعی که پیدا کرده بود با نظم و دیسیپلین و مقید به مکان و زمان و بسیار دقیق و وقت شناس بود و معمولا برای هر کاری زودتر از بقیه در محل حضور می یافت؛ احترام به خانواده، همسر و فرزندانش مثال زدنی بود و زمانی که همسرش در قید حیات بود فارغ از کار و تلاش روزانه با وی برای پیاده روی و یا خرید در خیابان و سطح شهر قدم می زد.

زنده یاد محبوبی فر ضمن حضور در کارهای فرهنگی و هنری بسیار به فعالیت های اجتماعی و زیست محیطی عشق می ورزید و مدام دغدغه مشکلات شهری و شهروندان را به قلم می آورد و حتی گاهی اوقات مسایل را به زبان طنز در روزنامه چاپ می کرد؛ ستون “چند لحظه از زندگی” در روزنامه سوال جواب یکی از ستون های پرمخاطب و جالب توجه روزنامه بود که بعدها به اهتمام خودش آنرا به شکل کتاب نیز چاپ و منتشر کرد.

در مجموع حل و فصل مشکلات اجتماعی، فرهنگی و شهری مدام در ذهن و جانش وجود داشت و حتی آخرین موضوعی که قبل از مرگش در تاریخ ۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۰ در روزنامه سوال جواب چاپ کرده بود به موضوع میراث فرهنگی ربط داشت. (میراث فرهنگی استان را پاس بداریم!)

زنده یاد محبوبی فر سوای از تمام مسایل، نگاه ها و رفتارهای موجود به معنی واقعی کلمه دوست، یار و غمخوار بود و جدا از رفتارها و کمک های معنوی حتی از کمک های مالی نیز در حق دوستان و خانواده اش دریغ نمی کرد؛ اقدامات ارزشمندی که قطعا از یادها نخواهد رفت و تا ابد در اذهان عمومی جاوید خواهد ماند.هنرمندی که به جز فعالیت رسانه ای در اجرای تئاتر و نقش آفرینی در سریال های تلویزیونی جزو هنرمندان خوشنام استان بوده و بازی های خاطره انگیزش از یاد ها پاک نخواهد شد.

همین محسنات و خصایص نیکوی وی و ارتباط داشتن با مردم کوچه و خیابان باعث شد که این هنرمند زنده دل نزد مردم شهر رشت مانا و محبوب باقی بماند.

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز …

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=26303

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: