پول من را گرفتند و با وعده های دروغین تسویه نکردند | فریب اسم و جایگاه مالک را خوردم

بازباران خبر/به گزارش حکایت گیلان ؛ محسن نصر مربی و مدرس فوتبال که فصل گذشته هدایت تیم شهر فومن در لیگ دسته سوم فوتبال ایران را برعهده داشت، طی یادداشتی که در اختیار حکایت گیلان قرار داده از بابت عدم پرداخت مطالبات خود توسط مالکین باشگاه شهرداری (اتحاد) فومن مطالبی اعتراض خود را بیان داشته است.

وی در این مطلب عنوان کرده که بخشی از پول سهمیه و کمک به بازیکنان و اسکان و غذای تیم توسط او پرداخت شده و مالک باشگاه با همراهی رئیس هیات فوتبال فومن با وعده های نادرست او را بدهکار کرده اند و در انتهای فصل اخراج شده است.

متن کامل این یاداشت به شرح زیر است: تیم را در مزایده برنده شدند و ۲۷۰ میلیون تومانش را از من گرفتند سال ۱۴۰۰ با یک پیشنهاد کاری به عنوان سرمربی در تیمی که قرار بود تشکیل شود و هنوز نامی برایش انتخاب نشده بود در شهر فومن شروع بکار کردم. طرف اصلی ماجرا آقای مجید مرات و به نمایندگی از حاج معین سمیع در جلسه ای که در مکان هتل معین انجام شد قرار بر این گذاشته شد که در تاریخ تعیین شده توسط شهرداری فومن آقایان معین سمیع،افشین ثبوتی و مجید مرآت به عنوان خریداران سهمیه لیگ سومی کشور که در دست شهرداری فومن بوده شرکت کنند . یکی از این سه نفر برنده این مزایده شوند که اولین نفر در گزینه آقای معین بوده با قیمت ۴۵۳ میلیون تومان برنده این داستان شدند و اما چطور برنده شدند؟!دو روز مانده به پرداخت این مبلغ ایشان فرمودند که پول برای خرید این سهمیه ندارند و از بنده خواستند که کمی مشارکت کنم تا این مبلغ به شهرداری پرداخت شود و حداکثر تا ۱۵ اسفند این مبلغ مسترد خواهد شد و با توجه به خوشنامی ! که بنده از همه مردم فومن شنیده بودم و با اعتماد کامل شروع به تهیه پول نمودیم که در روز آخر مشخص شد خود آقای معین توانسته ۸۰ میلیون تهیه کند و بنده هم ۲۷۰ میلیون و یکصد میلیون هم از آقای افشین ثبوتی (که در پروژه سال گذشته آقای مرآت قرار داشته و به نوعی سرکیسه شده بود) به مبلغ ۱۰۰ میلیون گرفته شد به این شرط که پول افشین ثبوتی بعد از یک هفته عودت داده خواهد شد و تا این تاریخ که ۸ ماه گذشته هنوز رخ نداده است!اولین سوال این هست سهمیه ای که بنده ۲۷۰ میلیون و جناب سمیع ۸۰ میلیون پرداخت کرده مال چه کسی است ؟ و مالک اصلی چه فردی میتواند باشد؟ولی بنده به احترام حرف ایشان که تاریخ بازپرداخت را ۱۵ اسفند اعلام نموده هیچ گونه برگه ای نگرفتم و به جز پرداختی های بنده به حساب ایشان چند دقیقه مانده به پایان ساعت اداری شهرداری فومن در آن روز که در صورت شکایت بنده از ایشان قابل پیگیری است.

بعد از خرید سهمیه منتظر وعده ها ماندم | هم به آمادگی تیم فکر می کردم هم مشکلات مالیبه هر صورت این سهمیه خریداری شد و تمرینات ما شروع شد. از شروع تمرینات که شروعش با بازیکنان تستی بوده تا یک هفته مانده به شروع بازیها که بازیکنان تکمیلی به ما اضافه شدند ،همه هزینه ها را بنده پرداخته ام و منتظر قول هایی ماندم که مالک باشگاه با حیله گری های رییس هیات فوتبال آقای مجید مرآت که حتی یکی از سه گزینه خریدار این سهمیه بوده ( به نظر میرسئ تخلف محسوب میشده) به بنده م‌یداده و وقتی ۱۵ اسفند هم خلف وعده شد و مالک نتوانست به قولش عمل کند. مشکلات ابتدایی بنده شروع شد چون پول هایی که از دوستان قرض گرفتم موعدش رسیده بود و بنده هم زمان باید هم به آمادگی تیم فکر میکردم و هم به مشکلات مالی که این دو آدم با کمک و هماهنگی با هم انجام دادند (سال قبل هم آقای ثبوتی چنین اسیر دروغ های ایشان شده بود)!!رستورانم بابت باشگاه ۸۰۰ میلیون تومان بدهکار شد بعد از تهدید بنده به استعفا، جناب سمیع فرمودند که بعد از ۱۵ فروردین از محل هتل معین همه بدهکاریها را پرداخت و پول ادامه کار را هم پرداخت خواهد کرد و این یعنی ما باید همچنان بدون پول ادامه دهیم (حتی به فکر شب عید بچه ها نبودند) در چنین شرایطی بنده برای حفظ تیمم شروع به تهیه پول برای پرداخت بخشی از حقوق بازیکنان تیم (به عنوان عیدی) نمودم و اینگونه تا ۱۵ فروردین سپری شد! هنوز پولی وارد کار نشده بود و اگر پولی بود بنده در قالب مساعده به بچه هایی که به شدت گرفتار بودند پرداخت می کردم و این پول ها یا از دوستان به صورت قرض و قول وارد تیم میشد یا از محل اعتبار رستوران نصر پرداخت می‌ شده و باعث شده رستورانی که تاکنون بدهکاری به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نداشته به یکباره نزدیک به ۸۰۰ میلیون تومان به بازار بدهکار شود!!وعده فروش اموال از محل فروش چای کارخانه و سه دانگ خانه از سوی مالک آخرین دروغ جناب سمیع وعده فروش اموال بوده (که هرگز صورت نگرفت) و تیر آخر هم این جمله بوده که در تاریخ ۱۵ اردیبهشت از محل فروش چای کارخانه همه ی بدهکاری ها را تسویه می کنم و شما (منظورشون بنده بودم) با همین قدرت ادامه بدهید و منابع مالی (هزینه سفر که هر سفر حدود ۳۰ میلیون بوده) و هزینه های بازیهای خانگی را به اضافه پرداخت بخشی دیگر از معوقات بازیکنان پرداخت می کنم!!وقتی ۱۵ اردیبهشت رسید و دیدیم که همه این قول ها عملی نشد. در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که جناب معین ۳ دانگ از منزل وراثی پدری خودشان را که به ادعای خودشون ۴میلیارد تومان ارزش داشته را به نام بنده سند بزنند و من محسن نصر تا مبلغ ۲ میلیارد تومان را برای تیم خرج کنم و با توجه به اینکه من تیم را با هزینه ی کم بسته بودم با این عدد فصل تقریبا بدون بدهکاری به پایان می رسید!! بازیکنان تیم که همه از ریز ماجراهای امسال با خبر بودند در یک بازی (آستارا در رشت) از قبل و بدون مشورت با بنده تصمیم به عدم حضور به ادامه کار گرفتند ( که این هماهنگی را کاپیتان تیم نیما پاکدل با بازیکنان انجام داده بود) کاری که منو به شدت عصبانی کرد و در نهایت بننده به بچه ها قول دادم که همه حقوق شما به گردن بنده است (مبلغی حدود ۷۰۰ میلیون تومان) و بنده منتظر انتقال ۳ دانگ منزل فوق ماندم . هرچقدر بازی به انتها نزدیک میشد استرس بنده و بازیکنان به دلیل خلف وعده بیشتر میشد.قولی که مالک داد و بازهم عملی نشد در تاریخ ۲۳ خردار در محل هتل معین و در حضور جناب حجت پور ابراهیم که در این مدت توسط مجید مرآت و حاج سمیع مورد تمسخر قرار گرفته بود (چون در کاغذ فرد دیگری مدیر عامل قانونی بود) و از آقای پور ابراهیم و سوء استفاده شخصیتی شده که به نظرم جای پیگیری برای ایشان محفوظ است و خود مجید مرآت جناب حاج سمیع معین گفتند تا پایان ماه یعنی ۳۱ خرداد بنده ۳ دانگ منزل فوق را انتقال می دهم و بدانید که در همین تایم بنده یکصد میلیون تومان دیگه تهیه نمودم و مقداری از حقوق های معوقه بازیکنان را پرداخت نمودم که تیم همچنان پا برجا بماند.بعد از این گفته حاج معین سمیع، بنده بلند شدم و با ایشان دست دادم و گفتم قول! ایشان هم گفتند قول!بازهم به حاج سمیع اعتماد کردم | فریب اسم و جایگاهش را خورده بودموقتی سر تمرینات اومدم و موضوع را به بچه ها گفتم، همکارانم و بازیکنان با تجربه تیم گفتند که اگر یک بازی نریم حساب کار میاد دستشون و نسبت به پرداخت بدهی وارد عمل می شوند.بازی پیش رو ۲۷ خرداد در آستار بود وبهترین زمان برای نرفتن در زمین (بازی بیرون خانه و هزینه نزدیک به ۲۴ میلیونی که پرداخت شد) ولی بنده گفتم نه ما باید در این بازی شرکت کنیم چون حاج سمیع قول ۳۱ همین ماه را داده (بماند که الان فکر می کنم بهترین بازی برای اینکار همان بازی با آستارا بود ولی من هنوز به حاج سمیع اعتماد داشتم!!بازی را انجام دادیم و برگشتیم و همچنان منتظر تماس ایشان بودم که مرآت در تاریخ ۳۱ خرداد!!

با بنده تماس گرفت که در محل هتل معین جلسه مشترک با وکیل حاج سمیع به نام آقا حنیف داریم که بنده به هتل رفتم و حاج سمیع گفت چون امروز سه شنبه بازار بوده و دفتر خانه شلوغ بود!!!دیگه تحمل به انتها رسید چون فقط ۱۲ روز بود که ۳ بازی در آن باقی مانده بود و عملا زدن ۳ دانگ منزل شدنی نبود و به عبارت ساده تر تا آن لحظه به من دروغ گفته شده بود و من فریب اسم و جایگاه حاج سمیع را خورده بودم که در همه مراحل مرآت از این پروسه حمایت می کرد!!بعد از شنیدن این موضوع با عصبانیت گفتم من دیگر ۳ دانگ را نمی خواهم من مبالغی که خرج کردم را می خواهم چون بدهکار بازار هستم و همین الان متعهد به بازیکنان هستم که باقی حقوق را از من می خواهند و اگر پولی برای آنها واریز نکنم در بازی پیش رو شرکت نمی کنند (چون این تصمیم را در نیم فصل گرفته بودند و با وساطت من ادامه داده بودند).مالک گفت اگر پول ندادم در بازی شرکت نکنیدحاج سمیع تا دید که دیگه نمی تواند زمان بخرد و از اعتماد من سوءاستفاده کند!! گفت مبلغ ۳۵۰ میلیون تومان به حساب شما در روز شنبه واریز می کنم!من گفتم اگه واریز نکردید؟

گفت بازی با علوی خرمدره را شرکت نکنید!!این جمله در حضور بنده، کاوه رضا زاده سرپرست زحمتکش تیم ،آقا حنیف وکیل آقای سمیع و مشکل اصلی فوتبال فومن یعنی مرآت زده شد و من هم خداحافظی کردم و رفتم سر تمرین.بچه ها که از تشکیل این جلسه باخبر بودند به دنبال جواب مناسب از طرف بنده بودند و من باز هم قول شنبه و جمله حاج معین را به آن ها دادم که اگر شنبه پول ندادم در بازی علوی خرمدره شرکت نکنید!شنبه هم تمام شد و خبری از تعهد این فرد نشد و اینجا بود که من تصمیم نهایی را گرفتم تا حرف آقای سمیع ابتر نشود و در جلسه یکشنبه که فردای آن بازی داشتیم به بچه ها گفتم بازی بعد ما شنبه با تیم آرتام است و باید تمرینات مان را بر مبنای آن بازی بگذاریم و بچه ها گفتند پس بازی فردا چی میشه ؟!گفتم بنا به دستور مالک باشگاه ما فردا بازی نمی کنیم!! اردوها در ویلای من برگزار می شد روز دوسنبه به روال یکی دو بازی که به علت مشکلات مالی نمی توانستم هتل برای اردو بگیرم و اجبارا در ویلای من اردو می زدیم به بچه ها گفته شد که ساعت ۱۱ در ویلای من اردو داریم تا شاید آقایان متوجه شوند که کلاشی و شامورتی بازی حداقل برای من کاربرد ندارد و باید از زبان حداقل از زبان منطق و اخلاق انسانی برای بنده استفاده کنند همان اردو که در ویلای من برگزارشد برای هزینه ی نهار بازیکان ۳ میلیون تومان هزینه شد!!یعنی اگر بنا نبود من همچنان امیدوار به انجام روش درست توسط این افراد باشم، دلیلی نداشت چنین هزینه های باز هم برای تیم شود و واقعیت من همچنان منتظر این بودم که حداقل با دادن چک یا سفته حتی مدت دار با بنده تسویه کنند!!هیچ کس حاضر نشد ضمانت معین را کند | وعده چک ۵۰۰ میلیونی جای طلب ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیونیچند ساعت مانده به بازی، مرآت ( رئیس هیات فوتبال فومن) با بنده تماس گرفت که این چه کاری است که شما داری میکنی؟آبروی شهر میره!! که من گفتم از قضا آبروی تو میره،گفت به خدا حاج معین پولت رو میده ،گفتم حاج معین اگر قصد دادن پول داشت در این ۵ ماه می داد.گفتم: شما مطمئن هستی که حاج معین پول میده؟گفت: اره

گفتم: خب شما یک سفته یک میلیارد تومانی به من بده برای ۶ ماه بعد (بماند که خرج کرد من حدود یک میلیارد و سیصد میلیون تومان تا آن لحظه بود)گفت:نه من این کارو نمی کنم!!بهش گفتم پس به یک آدم با وجود بگو بهم زنگ بزنه چند لحظه بعد ساسان شفیعی که از پیشکسوتان خوشنام فوتبال فومن و از دوستانم بوده بهم زنگ زد و من طلب همان یک میلیارد سفته کردم که ایشان هم قبول نکرد چند لحظه بعد رییس تربیت بدنی فومن آقای بابک خلیلی که از قضا از دوستان خوبم است تماس گرفت و بنده مجددا همان یک میلیارد سفته را عنوان کردم که ایشان هم قبول نکرد !!!سوال بنده این است وقتی این آقایان خودشان حاج سمیع و قولش را قبول نداشتند، چرا من باید تا روز آخر می موندم؟

آخرین نفری که تماس گرفت رییس دفتر نماینده شهر فومن بود که حامل پیام از طرف مالک بوده که حامل پیام از طرف مالک بوده که بنده یک چک ۵۰۰ میلیونی برای آخر شهریور می دهم!!ملاحظه می کنید از طلب یک میلیارد و سیصد میلیونی بنده مالک محترم می خواست مبلغ ۵۰۰ میلیون آن هم برای ۴ ماه دیگر دیگر و به شکل چک بدهد که معلوم نبود پول می شد و یا نه !اگر مالک واقعا قصد پرداخت پولی که وظیفه خودش بود تهیه کند تا تیم ادامه راه بدهد را داشت، قطعا همه مبالغ پرداخت را حتی با چک تسویه می کرد که مطمئنا چنین قصدی نداشت. باری بنده پیشنهاد ۵۰۰ میلیونی را روی هوا قبول نکردم و ما در آن بازی به دستور مالک جامه عمل پوشاندیم و بازی سه بر هیچ به نفع حریف شد.تازه فهمیدیم اسم باشگاه هنوز تغییر نکرده است | رئیس هیات همه را فریب دادفردای ان بازی یک نامه جعلی با امضای فردی به عنوان مدیرعامل ( علی وقاری) در گروه بازیکنان گذاشته شد که حکم اخراج بنده و برگزاری معارفه درساعت ۴ بعدازظهر بود. ایشان که تا هفته ۱۶ بازی های لیگ که این همه هزینه و دردسر داشتیم اصلا حضور نداشت. سریع با ایشان تماس گرفتم که شما حکم اخراج برای من زدید؟ ایشان گفت : من؟کی؟کجا؟

گفت روحش از این جعل نامه نامه و امضاء با خبر نیست و هرکسی از اسمش سوء استفاده کرده باید تحویل قانون شود.به ایشان گفتم بنده از نظر قانونی سرمربی تیم شما هستم و این تیم هم به نام تیم اتحاد است و همه ایران این را می دانند و مدیرعامل ما جناب سامان پورابراهیم است و خود شما هم مطلع هستید.ایشان گفتند مراحل قانونی واگذاری شهرداری به اتحاد توسط آقای مرآت تعمدا به تعویق افتاده است! اینجا بود که فهمیدم رئیس هیات همه ما را فریب داده است و آقای پورابراهیم با یک حکم جعلی به فدارسیون معرفی شده است. من با شنیدن خبر جعلی بودن نامه در گروه بازیکنان اعلام کردم که کسی حق رفتن به جلسه ساعت ۴ را ندارد؛ چون مرآت نامه را به دروغ نوشته است و شما منتظر خبر از طرف من باشید!نیم ساعت بعد یک نامه دیگر با ادبیات سخیف که نشان از شخصیت پایین نویسنده داشت، اینبار توسط مدیرعامل شهرداری فومن که البته از اهرم زور استفاده شده بود و با مهر امضاء حقیقی در گروه گذاشته شد و حکم اخراج بنده صادر شد!

تا به اینجای کار که دردش کم نبود، بقیه داستان برای من غیرقابل بخشش بود چون مرآت که در شهر خودش ذره ای اعتبار نداشته و ندارد و از روز اول همه کسانی که به طرف‌شان دست یاری دراز کرده بودیم و همگی می‌گفتیم با حضور مرآت نه ما می‌آییم و نه دیگران! حالا حامی او شده بودند شده بودند و این یعنی بدترین درد!معین سمیع بعد از اخراج من ۲۰۰ میلیون به بازیکنان دادمن مرد مبارزه هستم؛ مخصوصا با افراد بی شخصیت و بی هویت. قطعا اولین گزینه مبارزه من راه قانونی و از طریق وکیل هست و تا پای جان این پرونده را دنبال می کنم. به مانند ژان مارک بوسمن بلژیکی تا پای جان پیگیر ماجرا می‌شوم (به نظرم یک سرچ در گوگل داشته باشید و قانون بوسمن را مطالعه کنید.)۱۷ امتیاز را به کمک هواداران محبوبم که جا دارد از تک تک آنها بابت این مرام و معرفتی که به خرج دادند، بدست آوردیم که ضامن بقای امروز تیم به مبلغ یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان است و به نام حاج معین سمیع می باشد (خود حاج معین پنجاه میلیون هزینه مستقیم و نزدیک به یکصد میلیون هزینه اسکان داوران بازی ها ما که ۹ بازی بود را انجام داد و حدود ۲۰۰ میلیون روز بعد از اخراج من به عنوان حقوق به بازیکنان داد! جالب نیست روز بعد اخراج من!؟

یعنی جمعا ۳۵۰ میلیون پرداخت کرد و امروز صاحب یک امتیاز یک میلیارد و هشتصد میلیونی شده است!)تیمی را که ساختم بدون دوز و کلک‌های رایج در فوتبال ایران بسته شدامروز با غرور خاصی این مطلب را می‌نویسم؛ چون می‌دانم که تیمی را که ساختم بدون دوز و کلک‌های رایج در فوتبال ایران بسته شد. از هیچ یک از بازیکنان ریالی دریافت نکرده‌ام و به جرأت عنوان می‌کنم پاک‌ترین تیم ایران (قبل از دو بازی آخر) بوده‌ایم. حدود ۱۰ بازیکن تستی را به فوتبال ایران معرفی کرد که این بزرگ‌ترین دستاورد بنده در این فصل است. با صداقت کار کردم و برای بازیکنان تیمم، مربی، مالک، اسپانسر، بدن‌ساز، دوست، پدر و برادر بزرگ‌تر بودم و مرام و معرفت را نه تنها به مردم فهیم و دوست‌داشتنی فومن بلکه برای تک تک بازیکنان به معنای واقعی معنا کردم. من میدانم و وجدان خودم و برایم به هیچ وجه مهم نیست که افرادی که از شیاد و کلاهبردار حمایت می‌کنند در چه جایگاهی هستند. طرفدار فوتبال هستند یا مردم عادی شهر فومن هر کسی که نمک بخورد و نمکدان بشکند و از کلاهبرداران حمایت کند از نظر من و البته همه افراد نرمال جامعه خودش هم یک کلاهبردار است و حرف‌ها و نگاهش پشیزی ارزش ندارد.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=27146

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: