مهمترین عامل موفقیت در هر فعالیتی احساس مالکیت درآن کار است. اگر چنین حسی را نسبت به شغل خود ندارید در این صورت به آسانی به یک ناظر بی تفاوت و یا یک تماشاچی تبدیل می شوید. یک مالک همانند کشاورز، صنعتگر، مخترع، مبتکر و دانشمند اهل تماشا نیست، بلکه مرد کار و تلاش است.
– تفاوت مالک و کارگر مزرعه
اگر به اطراف خود نگاه کنید، افرادی را می بینید که نه فقط وظایف خود را به طور کامل انجام می دهند، بلکه وظایف دیگران را هم بدون این که از آنان خواسته شود، انجام می دهند.
از طرف دیگر اشخاصی هم هستند که تا مسئله‌ای را به آنان تذکر یا دستور ندهید، دست به هیچ حرکتی نمی زنند. چه رسد که بخواهند کاری برای دیگری انجام دهند. این تفاوت رفتاری به این جهت است که بعضی ها به هر شغلی ورود می کنند، خود را «مالک» آن می دانند، ولی دیگران فکر می کنند فقط «کارگر مزرعه» هستند و مسلم است که یک کارگر، همانند صاحب کار دلسوزی لازم را ندارد.
شما بایسد همواره با فکر این که مالک هستید، کارکنید و ادامه زندگی دهید؛ شخصی با طرز تفکر مالکیت تشویشی از شرایط و محیط کار ندارد. او خلاق و بسیار مصمم است.
– تقویت تفکر مالکیت
بنابراین همه شما باید طرز تفکر مالک بودن را در خود تقویت کنید. همیشه بیاندیشید تنها کسی هستید که می توانید کارتان را انجام داده و اساس و لوازم کارتان را خودتان فراهم می سازید. اگر چنین تصوری داشته باشید، هم در هنگام انجام کار خوشحال تر خواهید بود و هم قابلیت وکارآیی خویش را به طور منظم بالا می‌برید.
– زندگی متعلق به شما است
مطمئن باشید که هیچکس نمی تواند به جایتان زندگی کند. زیرا زندگی شما، متعلق به خودتان است. در نتیجه نمی توانید مسئولیت خطاها و اشکالات آن را به دیگری واگذار نمایید.
امید است از روی شهل انگاری حس مالکیت در وجودتان محو نگردیده و نهایتا کارگر مزرعه ـ که در بحث قبل از آن سخن به میان آمد ـ نشوید. بلکه کارفرما و مالک خود باشید و به همین نحو هم زندگی را ادامه دهید. با اعتماد به نفس، کسب علم کرده و زندگی تان را بسازید. زیرا امیدها و آرمان ها متعلق به کسانی است که نسبت به کار و وظیفه خویشتن، احساس مالکیت دارند.
سید عبدالباقی اسحاقی
