بازباران خبر/مجید مصطفوی/ آیین رونمایی کتاب «برف تابستانی و هفت ثانیه سکوت عشق» روز سه شنبه ۲۸تیر ساعت ۱۸ با حضور شاپوربوبرد، نویسنده و پژوهشگر؛ مهدی بازرگانی، مترجم و سردبیرمجله دیلمان؛ مجیددانش آراسته، نویسنده پیشکسوت گیلانی؛ ابوالقاسم مبرهن، نویسنده؛ پرویز فکرآزاد، محقّق و موسس گیل قصه و منوچهربهدانی، نویسنده، نرگس مقدسیان، نویسنده در خانه فرهنگ گیلان برگزارشد.
سهیلا فرزاد مترجم ، نویسنده و مجری این رونمایی در ابتدای این برنامه گفت: «سخن گفتن دربارۀ علیرضا محمودی ایرانمهر برای ما که کتاب‌ها ی او را دنبال می‌کردیم،از جهتی افتخار است، به خاطر اینکه با خلق داستان کوتاه ابرصورتی زاویه دیگر جنگ را به ما نشان داد.دیگرآثار نویسنده مجموعه داستان بارون ساز، و رمان ،اسم تمام مردهای تهران علیرضاست.
وی افزود علیرضا محمودی ایرانمهر متولد سال ١٣۵٣ مشهد است. و انتشار نخستین آثار اوبه سالهای دهه شصت برمی‌گردد. او در زمینه نقدادبی،یادداشتهای مطبوعاتی،فیلمنامه نویسی،سینما،آموزش داستان نویسی و تولید محتواهای رادیویی نیز فعالیت داشته،ولی نوشتن داستان کوتاه و رمان کار اصلی اوست.
در ادامۀ این مراسم، شاپور بوبرددر سخنانی گفت:توصیه می کنم این نوولا را بخوانید این داستان بلند یک نوستالژی است که شما را بخاطر به یاد آوردن گذشته تلخ یا شیرین دلتنگ می کند.روایت حرمان آدم های پیرامون ماست که از عشق و محبت دور مانده اند.چرا که عشق در جامعه سرمایه داری شکل متفاوت و ابزاری به خود می گیرد.
در ادامۀ این مراسم، مهدی بازرگانی، سردبیر مجله دیلمان در سخنانی گفت: «برف تابستانی» تصویرسازی نویسنده از لحظه عشق و سکوت است. من در تمام مدتی که این داستان بلند را می خواندم نگران این بودم که این عشق به سرنوشت سانتی مانتالی دچار نشود.
وی در بخش دیگر سخنانش افزود: پرسش عینی من در اینجا اینست که چطور ادبیات، توسط ساختار منهدم می شود؟ ما علاقمندان به ادبیات سالهاست که این موضوع را پنهان می کنیم.
وی افزود: روزانه بی شمار پیام ها و برنامه های سرگرم کننده از رسانه های مختلف پخش می شود اما تیراژ کتاب های جدی هیچ رشدی نداشته و تناسبی با اینها ندارند. همه ما اهالی ادبیات احساس بیرون افتادگی از میدان اصلی را داریم.این پژوهشگر علوم اجتماعی گفت: از نظر کمیت ایران رتبه هشتم را در جهان از نظر عناوین کتاب منتشره دارد. اما این فقط تعداد است، نه تیراژ کتاب ها یا سرانه کتاب برای هر نفر، فرهنگ مطالعه و غیره. اما این عناوین چه چیزی هستند؟ کمک درسی، کتابهای کودک، کتابهای موفقیت و بعد ادبیات تجاری و غیره.این نشانگر آنست که بازار کتاب، تجاری شده ، نه فرهنگی!
بازرگانی در پایان افزود: ادبیات تجاری ما در حال نمایش زندگی و ارزش های طبقات مرفه جامعه برای اکثریت فرودست و از این طریق حفظ وضع موجود است.
در ادامه علیرضا ایرانمهر محمودی گفت :یک تعبیری را جای خواندم که می گوید ادبیات چون مغز و استخوان در بدن انسان است.همانطور که گلبولهای سرخ خون به مرور پیر و فرسوده می شوند و می میرند ارگانی در بدن لازم است تا آنها را بازآفرینی کنند تا ما زنده بمانیم. چیزی هم وجود دارد تاانسان را در برابر فرسودگی ذهن،فرسودگی نگاه ، فرسودگی باورها ، فرسودگی هر آن چیزی که به هستی ما برمی گردد.
وی افزود: بازآفرینی، آن چیزی هست که به نگاه ما برمی گردد.نگاه از کار افتاده،نگاه ناتوان شده در درک و کلمات فرسوده و بی معنا شده، یکی از آن کلمات بی معناشده عشق است.کلمه ای که به شدت آلوده، مورد استفاده ابزاری ، مورد استفاده تجاری قرار گرفته و تهی شده از معناست.
وی افزود: کلماتی که مفاهیم هستند تهی از معنا و تبدیل به ابزارهای سلطه می شوند.کار ادبیات باز تولید است.یکی ازکارهای ادبیات آشنایی زدایی است.کار ادبیات شاید این باشد که کلمات را برای شما معنا کند.برای همین ساحل نشینان بخاطر شدت تکرار ، صدای دریا را نمی شنوند.اما وقتی یک رمان خوب در مورد دریا می خوانند ، دریا دوباره آشکار می شود مثل موبی دیک ، مثل پیرمرد و دریا، کار ادبیات این است.
گفتنی است در این مراسم مجید دانش آراسته نویسنده پیشکسوت گیلان داستان کوتاهی را خواند و در پایان مراسم علیرضا محمودی ایرانمهر کتاب را امضا کرده و در اختیار علاقمندان قرار داد.
