بن بست در تغییر محل دفن زباله سراوان؛ وقتی استاندار گیلان هم  برای مردم سراوان گریه می کند؟

باز باران خبر/ کریم خورسندی: بیش از ۴۰ سال است که زباله ها و هر آنچه که به عنوان ضایعات و آشغال از همه شهرهای گیلان تولید می شود در دل جنگل زیبا و سرسبز سراوان ریخته می شود و این بی تدبیری همچنان ادامه دارد و انگار مغزها خشک شده و هیچ طرح و برنامه ای برای آن اندیشیده نمی شود!  البته عین این ماجرا نیز در مورد انتقال فاضلاب های شهری و صنعتی شهر  به دو رودخانه گوهررود و زرجوب رشت نیز صادق بوده و اصلا معلوم نیست چرا ما با دست مان داریم حیات و زندگی را بر خودمان نیست، نابود و تلخ می کنیم؟! 

چطور ممکن است یک انسان عاقل و دارای شعور، فاضلاب و زباله ها را در آب زلال رودخانه ها بریزد و آنها را به گندآب بدل کند؟! چطور ممکن است طراوات و سلامت آب  این مایع حیات را به فاضلاب آغشته کنیم تا بوی تعفن و مشمئز کننده آن را به خورد خودمان بدهیم و از این طریق فاضلاب را وارد دریا کنیم و زندگی ماهی ها و موجودات دریا را نیز به مخاطره بیاندازیم.

چطور ممکن است به خودمان اجازه بدهیم زباله های خانگی و صنعتی را به جای دفع اصولی و بهداشتی و امحای آن از ۴۰ سال پیش به درون جنگل ببریم تا حیات جنگل، حیات وحش و حیات خودمان را به خطر بیاندازیم؛ چرا جنگل سراوان حیاط خلوت زباله گیلان شده که حالا هیچ کس حتی قدرت تغییر جای آن را هم ندارد؟!

متاسفانه طی سال های اخیر که شدت تخریب زیست محیطی شیرابه های زباله گاه سراوان فزونی گرفته و رودخانه ای از فضولات و شیرابه ها به سمت دریا در جریان بوده و مثل رودخانه های رشت آلودگی را با خود تا دریا امتداد داده و تبعات بیماری و انواع مرض های آن نیز مردم منطقه سراوان را با سرطان هایی درگیر کرده، تاکنون هیچ راه برون رفتی از سوی متولیان و مدیران کشور و استان تهیه نشده و مدام جلسه و حرف های بی نتیجه ای که فقط در حال زمان خریدن هستند و زباله ها همچنان به جنگل سراوان منتقل می شوند و …   

واقعیت این است که مردم سراوان دیگر به حرف و وعده های مسئولان بی اعتماد شده و حتی دیگر حرف دولتمردان و مدیران دولت رئیسی هم اعتباری ندارد، چرا که با حضور وزیر کشور در دفنگاه زباله سراوان قول رسیدگی و حل معضل زباله داده شده بود اما روز شنبه استاندار گیلان که جلسه پسماند استان را در سراوان برگزار کرده بود آب پاکی را روی دست مردم سراوان ریخت و گفت که جایی برای مدیریت زباله استان نداریم و به دنبال جای دیگری هم نباشید تا دردسرهای دیگر پیش نیاید!

راستش حرف های آقای استاندار مرا به یاد تمثیلی انداخت که شنیدن و خواندنش خالی از لطف نیست!… روزی مرد بی نوایی که از شدت ضعف، گرسنگی و نداری بر سر کوچه ای نشسته و مشغول گریه و زاری برای دریافت کمک بود، مرد توانمندی را دید که با تعدادی نان  در دست به سویش می آید و… او شرح حال بدبختی های خود را برای وی بازگو کرد و مرد توانمند نیز با شنیدن سخنان مرد بی نوا اشک هایش جاری شد و شروع کرد به گریه کردن و …   در این بین مرد بی نوا که متعجب شده بود از وی پرسید: شما چرا گریه می کنید، شما بهتر است به جای گریه کردن کمی  نان به من بدهید! که در جواب مرد توانمند پاسخ داد: نان را نمی توانم به تو بدهم ولی هر چقدر بخواهی با تو گریه خواهم کرد!…حال تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل!  

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=25304

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: