دوشنبه / ۲۲ بهمن / ۱۴۰۳
×
پیشگیری را قربانی درمان کردیم!
یادداشت/ فرهاد خراسانی

پیشگیری را قربانی درمان کردیم!

تیم والیبال بانوان مرکز وکلای گیلان پنجم شد
با عملکرد درخشان در سومین المپیاد ورزشی؛

تیم والیبال بانوان مرکز وکلای گیلان پنجم شد

   تجمع زباله ها در گوشه و کنار روستاهای سراوان، گلسرک، امامزاده هاشم و… حکایت غریبی است از مردمی که حق مسلم خود را مظلومانه و بی دفاع فریاد زدند و صداها در گلو مشت شدند، اما هیچ گوش شنوایی این رنج را نه شنید و نه چشمی دید و این گونه ظلم بر مردم […]

حکایت غریب زباله های رها شده!
  • کد نوشته: 30705
  • یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
  • 52 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

       تجمع زباله ها در گوشه و کنار روستاهای سراوان، گلسرک، امامزاده هاشم و… حکایت غریبی است از مردمی که حق مسلم خود را مظلومانه و بی دفاع فریاد زدند و صداها در گلو مشت شدند، اما هیچ گوش شنوایی این رنج را نه شنید و نه چشمی دید و این گونه ظلم بر مردم در تاریخ نمونه است؛ نمونه ای بارز از نابرابری و نابرادری که سکوت حق مردم نبوده و نیست!
    طبق وعده استاندار گیلان و دیگر متولیان امر قرار بود از ابتدای سال ۱۴۰۲ دیگر هیچ زباله ای به جنگل سراوان منتقل نشود و محل جدیدی برای این موضوع حاد تعریف شود، اما “هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد” و داستان آوردن زباله به سراوان با شکل و شمایل جدیدی دوباره آغاز شده است و در این بین متاسفانه زباله های روستای سراوان و روستاهای همجوار اصلا جمع آوری نمی شود و چهره این مناطق زیبا تماما با تجمع زباله ها در کنار خیابان ها  و معابر به زشتی گرایده و حتی سوزاندن آن در برخی روستاها خود به معضل جدیدی تبدیل شده که پرداختن به آن از حوصله این بحث خارج است. 
      در میان تصمیمات نابخردانه مسئولین امر، ماشین های حمل زباله همچنان هر روز جنگل را به تعفنی عمیق تر می سپارند و در این مسیر از اقتصاد بیمار گونه که از مدیریتی ضعیف و از عدم تعهد مدیران به نظام حکم می کند، بیش از این انتظار نمی رود!
     مسئولانی که در جمع آوری و پاکسازی محل دفن زباله ها از محیط زیست و جنگل سراوان همتی خالصانه نمی گمارند و هر چه سریعتر این حجم عظیم و سنگین زباله های انباشته شده در سراوان را سامان نمی دهند تا جنگل هیرکانی سراوان ، این موهبت بی بدیل خدادادی نفسی بکشد و برای حیات انسان ها اکسیژن تولید کند!
       آری! همه در معظل پیشامده سراوان که به مسئله ای حیاتی و از دیدگاه منتقدان به جنگی فجیع تبدیل شده به چشم یک رهگذر نگاه می کنند و این دلیل تمام بی مئسولیتی ها می باشد؛ این روزها نه تنها دادرسی نیست که خیلی ها حتی چشمها را بستند و‌ متاسفانه این وضعیت اسفبار زباله ها در سراوان و روستاهای همجوار از تاسف و ناله گذشته و نیاز به یک جراحی بزرگ و یک متخصص کار بلد دارد!
      مردم و فعالان محیط زیست نیز اعتراضشان همیشه با سرکوب همراه بوده و چهره طبیعت بی بدیل بهار به یک زباله سرا تبدیل گشته و حیوانات اهلی و وحوش نیز از این ناهنجاری های اجتماعی سود جسته و کیسه های زباله را به قصد تهیه خوراک پاره پاره می کنند و این قصه پر غصه سراوان همچنان ادامه دارد، همچنان…!
            مهین چراغی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *