باز باران خبر/ اینکه بنیان ورزش کشور و بویژه در استان ها را به ناف نمایندگان مجلس بسته اند و در ادامه استانداران و فرمانداران گماشته های این جریان های سیاسی، سعی می کنند از چنین نمدخوش رنگ و لعابی در زمانی خاص برای آن جریان همسو کلاهی بدوزند، کاری عادی در شاکله مدیریت است! البته برای اجرای این پروژه دیواری کوتاهتر از قهرمانان ورزشی نخواهد بود. قهرمانان ورزشی ای که دین بزرگی
به گردن هیات پزشکی ورزشی دارند و هیات پزشکی باید همه جوره ارتباطی تنگاتنگ با پایگاه قهرمانی و معاونت ورزش داشته باشد تا برآیند این همگرایی بشود ساختاری مستحکم و پردامنه برای توسعه پایدار ورزش؛ ورزشی که خودش قوز بالای قوز بود، شوربختانه چند سالی است که جوانان نازنین را هم پیوست خودش کرده و شده وزارت ورزش و جوانان! لقبی بلند بالا و دهن پرکن تا این ساختار بشود موشی که خودش قادر به رفتن داخل سوراخ نبود و جارو به دمش بسته اند. این همه درد و غصه ورزش کشور است و حالا این ماتمکده در گیلان یک آقایی که سال ها در لوای کارکرد ناصواب جریان های سیاسی فرماندار ، رییس هلال احمر و چند جای دیگر هم بوده، صد البته در انتخاباتی عادلانه که بی گمان مو لای درزش نرفته، مهم ترین هیات استان را که درآمد زا و خودکفا هم هست در قباله خود در آورده است! قباله هیاتی رابه نام خود زده که چند سال پیش با فساد مالی چند میلیاردی همه آن جریان قبلی رفتند و انگاری اعضای مجمع اش لولوی سر خرمن بوده اند.
تا اینجای کار زیاد مهم هم به نظر نمی آید ،مهم اینجاست که همه کسانی که در ورزش هستند و گاه اگر لازم باشد خرخره هم را برای عدالت خواهی! می جوند، گواهی می دهند که هزار رحمت به آن مختلصین قبلی!
سخن از دکتر اسدپور است؛ پزشکی که متاسفانه کارکردش نه به دل صدها کارمند ساختار ورزش استان گیلان نشسته و نه به دل هیات های ورزشی و ورزشکاران نامدارش! هیاتی که گفته می شود یک خود رای و خودمحور و البته وابسته به آن مرکز نشینان است و با این حامی قدرتمند برای مدیر کل هم نوشابه باز نمی کند!
بماند که شکایت ها از شیوه کارکرد هیات بسیار بوده و حتی دادگاه هم از این غذای شور و ته گرفته ورزش استان نالان است؛ هر چند که مشکل ورزش ما دکتر اسدپور و اسد پورها نیستند؛ همانی که گفتم وقتی نماینده مجلسی یک مدیر کل را در مدت ۳ماه برکنار می کند و یا نماینده ای با یک سفارش همه اعضای مجمع را تبدیل به کشک میکند یا نماینده ای در فراکسیون های مجلس زبانم لال از وزیر باج خواهی میکند؛ همه اینها می شود تباهی و فساد عمق یافته و دامنه دار !
خاطرم هست وقتی سالاری می خواست در گیلان استاندار شود همه و همه از نمایندگان مجلس گرفته تا نماینده ولی فقیه با حضورش مخالف بودند اما برادرم که ۳۰ سال در بوشهر است و دستی در سیاست دارد گفت که نماینده مردم بوشهر گفته که کار سالاری برای استانداری گیلان تمام شده و داد و بیداد نمایندگان گیلان زبان زرگری ای بیش نیست!
خب وقتی در کلان کشورم چنین بلوایی هست، چرا نباید هیات و هیات هایی برای مدیر کل دهن کجی کنند. این گونه از روسای هیات ها که در ادوار گذشته مارهاخورده و افعی شده اند، می دانند که این مدیر با سفارش چه کسی و اون مدیر باسفارش چه کسی آمده است؛ پس در این چالش خوشمزه اگر دکتر اسدپور کاری به خواست مردم و هیات های ورزشی و مدیریت ورزش استان و حتی بیمه شده گان نداشته باشد، یقین بدانید که تا آغاز انتخابات هیات هم کسی با او کاری نخواهد توانست کرد.
نتیجه آنکه وقتی ساختاری کارکردش روی برنامه و اهداف مشخصی ترسیم نشده باشد و آدم ها با سفارش این جریان و آن ذی نفوذ پست های کلان را احراز کنند؛ اگر روند کار در جایی اصولی بشود باید در آن شک کرد!
◻ حبیب محمد پور
