باز باران خبر/ تاکنون تجربه در این کشور نشان داده وقتی از جامعه فرهنگ و هنر کسی به قدرت می رسد نمی خواهد یا نمی تواند یا هم نمی خواهد و هم نمی تواند به اهالی فرهنگ و هنر در زمینه سخت افزاری و نرم افزاری کمک کند و این چرخ کند را کمی به تحرک وادارد و یا درمانی بر زخم هایش باشد؛ ربطی هم به چپ و راست ندارد چون از هر دو طیف مورد امتحان قرار گرفتند، زمانی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دوره هاشمی رفسنجانی نماینده شاخص جناح چپ و تنها وزیری که رئیس جمهور شد؛ یعنی سید محمد خاتمی در دوران هشت سال ریاست جمهوریش تغییر خاصی در بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیفتاد! در عوض بودجه حوزه های علمیه کشور برای اولین بار در زمان ایشان کلید زده شد، عسلویه قطب صنعتی در زمان ایشان به اوج رسید ! خبری از افزایش بودجه قسمت سخت افزاری و نرم افزاری در دوران ایشان در بخش فرهنگ و هنر نبود و حداقل در شهر ما هیچ اتفاقی نیفتاد!
مجتمع فرهنگی و هنری خاتم الانبیا شهر ما بعد از چندین سال نیمه کاره بودن نه از بودجه دولتی بلکه به مدد اجازه عطاالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد از مقام معظم رهبری از سود سپرده حجاج در حج تمتع و عمره به اتمام رسید. آری عزیز برادر این از جناح چپ! از جناح اصولگرا نیز اتفاق نادر این بود که یک روزنامه نگار یعنی آقای صفار هرندی به عنوان کسی که سالیان زیادی از راه روزنامهنگاری امرار معاش کرده به مقام وزارت رسید او هیچ کار شاخصی برای مسائل سخت افزاری و نرم افزاری فرهنگ و هنر این کشور برنداشت، او حتی هیچ خدمتی به همکاران صنفی خود و اهل رسانه نیز انجام نداد! حداقل کاری که می توانست انجام دهد این بود که با اشتباه یک خبرنگار آن رسانه تعطیل نشود چون با تعطیلی آن چندین نفر بیکار می شدند می توانست مجازات فرد را جایگزین تعطیلی آن رسانه کند! مثلا سردبیر یا نویسنده مورد نظر مورد محاکمه قرار گیرد و نه اینکه روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه تعطیل شود! آری عزیز برادر این هم از جناح راست!
در سطح مجلس شورای اسلامی نیز بهروز افخمی فیلمساز و کارگردان خوب سینما و تلویزیون به همراه جناح چپ از تهران به مجلس ششم راه یافت متاسفانه بازهم هم هیچ طرح، لایحه و قانونی در این زمینه دیده و شنیده نشد. آری عزیز برادر، این هم از نماینده هنرمندان در مجلس شورا اسلامی!
حال یک بار دیگر در سطح پایینتر یعنی شورای شهر این اتفاق میافتد، یک نفر از خانواده تئاتر برای اولین بار وارد شورای شهر رشت می شود. عزیز برادر اعضای شورای شهر قبلی از مهندس عمران و مکانیک گرفته تا پزشک و استاد دانشگاه اگر کار خاصی نکردند و اگر همزمان با عضویت در شورا و یا بعد از اتمام شورای شهر به محاکمه و به زندان رفته اند، هیچ اتفاق خاصی برای صنف مهندسان و پزشکان و اساتید دانشگاه نیفتاده چون شغل های آنان انفرادی وقائم به خود هستند اماشغل شما قائم به فرد نیست، شما عضو یک خانواده هستی، خانواده تئاتر و اگر به هر علتی ضعیف ظاهر شوی وبا قدرت و با طرح و برنامه و جریان سازی در کنار مردم شهر وهنرمندان نمانی و پیگیر مطالباشان نباشی و دچار حاشیههای مرسوم شوراها شوی اعتماد و اطمینان مردم به این خانواده از بین می رود نه شخص شما!عزیز برادر همانطور که میدانی تئاتر کار گروهی است برای اجرای یک تئاتر و یا ساخت یک سریال و فیلم عواملی مثل نویسنده، کارگردان بازیگر، گریمور، طراح صحنه، موسیقی و عوامل فنی همه با هم دخیل هستند چون شغل شما به طور ذاتی کار گروهی است یک خانواده بزرگ هستیم فرق خانواده با دوست نیز همین است. من وشما هر کدام دوستان خود را از بین همه مردم می توانیم انتخاب کنیم، ولی در خانواده تئاتر مثل خانواده فامیل دور و نزدیک خودمان مثل خاله و دختر عمو، پدربزرگ و باجناق را نمی توانیم انتخاب کنیم همه تعیین شده هستند همه ما جز یک خانواده بزرگ هستیم.عزیز برادر هنرمندان رشتههای مختلف هنری نیز امروز چشم به خانواده تئاتر دارند تا ببیند نماینده آنان در شورا چه کار می کند؟! میدانی علیرضا ما خیلی خوبیم. برای اکثر شغلهای صنفی در این کشور دادگاه مخصوص تشکیل شده است، دادگاه نظام پزشکی، دادگاه نظام مهندسی ،دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه ویژه کارکنان دولت، دادگاه نیروهای مسلح، دادگاه قضات و… ولی دادگاه ویژه هنرمندان نداریم چرا؟ چون ما خیلی خوبیم!
به قول دوستی که می گفت همه یک چیز ی شده اند ولی ما آقایی خودمان را داریم. عزیز برادر اینکه این توان را در خودت دیده ای تا در کنار ده سیاستمدار این شهر قرار بگیری و مطالبات عقب افتاده شهری خصوصاً مطالبات وحشتناک فرهنگی هنری را پیگیری کنی ،خود اولین قدم است و امیدوارم بقیه قدمهایت استوار، هدفمند و با طرح و برنامه باشد چرا که همانطور در بالا به آن اشاره کردم ما جامعه ای فرهنگ و هنر نه خیری از رئیس جمهور، نه خیری از وزیر و نه خیری از نماینده مجلس فرهنگی و هنری و درکل هیچ خیری ازچپ وراست ندیدیم، نماینده شورای شهر در پیگیری مطالبات سخت افزاری فرهنگی و هنری آخرین تیر ماهست ما را ناامید نکن! عزیز برادر سعی می کنم هر چند ماه یک نامه برایت بنویسم، تو هم سعی کن هر چند ماه یک نامه برای خانوادهات بنویسی و از حال و روز خود و کارهای انجام داده مارا با خبر کنی، جای جای نامه تو را عزیز برادر خطاب کردم، انشالله بتوانی عزیز برادر بمانی و به فامیل دور مثل باجناق، خاله دختر مرد و مخصوصاً عمه جان مردم و ماشل مرد تبدیل نشوی! نامه را با سلام شروع کردم تا برایم شر درست نشود خواستم آخر نامه را به سبک خودت طنازی کنم، نامه را به سبک دهه ۴۰ – چون خودم متولد دهه چهلم- تمام می کنم؛ آخر نامه را اینجوری تمام می کردیم.
باقی بقایت رضا فدایت.
رضا حقی – مدرس و کارگردان تئاتر