یکی از چیزهایی که اکنون در کشور ما به شکل عادت درآمده، پرسیدن در باره زندگی افراد است که آیا فلانی زندگی خوبی دارد یا خیر؟
– معیار سنجش
در جامعه امروزی ایران معیار وضعیت زندگی افراد منحصر در میزان ثروت آنان است. این نکتهای است که از پاسخ های متداول مردم نتیجهگیری میشود که: آقای فلانی زندگی عالی دارد زیرا بسیار ثروتمند است یا بر عکس فلان کس زندگی اسفناکی دارد، چون خیلی فقیر است. واقعا باعث ناامیدی است که معیار سنجش زندگی خوب در جامعه بر اساس مسایل مادی باشد.
– مهمتر از منافع مادی
البته همه افراد جامعه باید زندگی خوب و مناسبی داشته باشند. ولی اندوختن ثروت به تنهایی اساس یک زندگی خوب را تشکیل نمیدهد. شاید گردآوری مال راه ثروتمند شدن باشد ولی این کار، حتما به معنای داشتن یک زندگی شایسته و مطلوب نیست، بلکه کیفیت ثروت بیش از خود مال ارزش دارد و لذت انجام کار مهمتر از منافع مادی آن است.
– انسان های نگران و آشفته
پاره ای از افراد، صاحبان مشاغل، بازاریان، پزشکان و مؤسسین تشکیلات صنعتی هدف فعالیتشان تنها کسب درآمد و مال اندوزی است و این، حتی تنها انگیزه زندگیشان است. در نتیجه همیشه عصبی، آشفته و نگران دارائیشان هستند.
از طرف دیگر، سرمایه گذارانی هم هستند که فقط برای کسب موفقیت و لذت بردن از این توفیقهای زندگی تلاش میکنند. البته هیچکس نمیتواند انکار کند که هدف همه در فعالیت های تجاری پول درآوردن است. اما معتقدم که موجودیت یک مؤسسه نباید تنها برای کسب منافع، بدون توجه به معنویات آن باشد.
– مشکلات حریص بودن
در مقابل افراد و شرکت هایی که فقط برای منافع و سود فعالیت می کنند، اشخاص و مؤسساتی هم هستند که در جهت سازندگی و کسب موفقیت فعالیت دارند. به نظر شما کدام یک از این افراد زندگی مطلوبتری دارند؟
یک نکته واضح وجود دارد به این صورت که افراد دارای دلبستگی شدید به مال دنیا، هیچگاه در زندگی، قانع و خشنود نیستند. زیرا حرص و طمع ایشان، پایانی ندارد. حرص و طمع، محدودیتی نمیشناسد و انسان حریص هرگز به مفهوم واقعی زندگی، پی نبرده است. مثلا فردی را در نظر بگیرید که یک عمر زحمت کشیده و پس از تلاش و زحمت فراوان، صاحب یک خانه می شود. اما پس از مدتی می بیند که گرداگرد او پر از خانه های بهتر و بزرگتر است.
پس هدف اصلی زندگی را نمیتوان در اندوختن دارایی جستجو کرد. به همین دلیل، مباهات کردن به میزان ثروت، کار بسیار ابلهانه است. زیرا گویای این است که در باره شخص، به عنوان یک انسان، چیز قابل توجهی برای گفتن، وجود ندارد.
– ثروتمند واقعی
اگر به دارایی خویش افتخار می کنید، حداقل به کیفیت و نحوه استفاده مطلوب از آن، فخر بفروشید، نه به کمیت آن. چون اگر کسی ثروت زیادی جمعآوری نموده ولی نداند چگونه از این همه ثروت، به نفع دیگران استفاده کند، در حقیقت انسان فقیری است.
ثروتمند واقعی، کسی است که میداند چگونه از ثروت کم، برای منفعت خود و دیگران استفاده کند. به عبارت دیگر، فقر و ثروت هر شخص، بستگی به نحوه استفاده او از داراییاش دارد.
– تشدید حرص و طمع
اگر بخواهیم مطلب را با تعمق بیشتری بررسی کنیم، باید بگویم: شما نباید دارایی و ثروتتان را از فقط از آن خود بدانید. چون این گونه افکار، حرص و طمع شما را برای کسب مال و ثروت، تشدید میکند. این احساس، نه فقط هیچگاه ارضاء نخواهد شد، بلکه به مرور زمان، شخص را وادار می کند که به رفتارهای غیر اصولی دست بزند.
– نظارت بر دارایی
دین مقدس اسلام ـ و حتی آیین مسیحیت ـ از نظارت بر دارایی، سخن میگویند. یعنی کلیه دارایی و مال تان در این دنیا، متعلق به شما نیست، بلکه پروردگار متعال آن را به عنوان امانت نزد بنده ای از بندگانش گذاشته و شما فقط بر این دارایی ها، نظارت دارید.
اسلام به مسلمانان دستور می دهد که بخشی از ثروت خود را فقط در راه خدا خرج کنند تا ضمن رسیدگی به وضعیت نیازمندان، شدت حرص خویش را کنترل نمایند. آیا از این آموزه ها و سخنان، پسندیده تر می توان یافت؟ مسلما خیر.
– مال شما برای دیگران
انسان، فنا شدنی است. اگر بشریت از بین برود باز هم عالم وجود، تا ابد باقی خواهد ماند. چیزی که شما برای همیشه متعلق به خود می دانید، پس از مرگتان، در اختیار دیگران قرار خواهد گرفت.
بنابراین ما باید در برابر قانون طبیعت، متواضع و فروتن باشیم. بدین خاطر حتی «مکتب بودا» نیز عدم وابستگی به مال دنیا را راه اصلی عروج انسان به آزادگی و خوشبختی مطلق، میداند.
– لذت زندگی
آنچه که به زندگی معنا و مفهوم می بخشد و آن را لذت بخش می کند، تلاش و کوشش شبانه روزی برای رسیدن به موفقیت در امور صحیح، خدمت به جامعه و حل مشکلات انسانها است.
سید عبدالباقی اسحاقی