معصومه آباد، نویسنده کتاب «من زنده ام»، گفت: اسارت خاطره ای است که هیچگاه از من دور نمی شود و تا عمق جانم نفوذ کرده است؛ سال ها از آن روزها گذشته و دنیای امروز بی شباهت به دنیای دیروز است، با این حال هنوز فکر می کنم روزی از خواب بیدار می شوم و […]
معصومه آباد، نویسنده کتاب «من زنده ام»، گفت: اسارت خاطره ای است که هیچگاه از من دور نمی شود و تا عمق جانم نفوذ کرده است؛ سال ها از آن روزها گذشته و دنیای امروز بی شباهت به دنیای دیروز است، با این حال هنوز فکر می کنم روزی از خواب بیدار می شوم و می فهمم که تمام این ها رویا بوده و من هنوز در زندان الرشید هستم.
به گزارش باز باران خبر و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، به مناسبت بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، نشست مجازی معرفی کتاب تحت عنوان «از زبان نویسنده» روز شنبه ۵ مهرماه با حضور معصومه آباد و با اجرای فضه سادات حسینی به معرفی کتاب «من زنده ام»، اختصاص یافت.
در این نشست معصومه آباد ضمن تبریک چهل سالگی دفاع مقدس، اظهار امیدواری کرد که برگزاری چنین نشست هایی زمینه ساز انتقال پیام دفاع مقدس به آیندگان باشد.
زندگی تمام ایرانیان تحت تأثیر جنگ قرار گرفت
معصومه آباد، نویسنده کتاب «من زنده ام» با یادآوری روزهای جنگ، اظهار داشت: اگرچه جنگ از نقطه جغرافیایی و اقلیم خاصی، یعنی از خرمشهر و آبادان تا قصرشیرین، از جنوب تا غربِ ایران به ساکنان شهرهای مرزی تحمیل شد، اما زندگی تمامی ساکنان ایران زمین و حتی افرادی که خارج از ایران زندگی می کردند، تحت تأثیر جنگ قرار گرفت. من زاده آبادان هستم اما روز شروع جنگ، تهران منزل برادرم بودم. از آنجا که در زمینه کمک های اولیه آموزش دیده بودم و تجربه کار در هلال احمر و شیرخوارگاه را داشتم، خود را به آبادان رساندم. در نخستین مواجهه ام با آبادان بعد از جنگ، وحشت زده شدم. پالایشگاه آبادان در وسط شهر بمباران شده بود و از دور به نظر می رسید تمام شهر در حال سوختن است.
فکر می کردیم جنگ از جبهه شروع می شود اما هیچ چیز قانون نداشت
وی ادامه داد: روزهای آغازین جنگ همزمان با مهر ۵۹ و شروع مدرسه بود و در این بین تلخ ترین حادثه بمباران آموزش و پرورش و مدارس بود. ما فکر می کردیم جنگ از جبهه شروع می شود و سرباز با سرباز می جنگد و مرز جغرافیایی جنگ مشخص است، اما هیچ چیز قانون نداشت و بیش از ۹۰ درصد از اتفاقاتی که افتاد خلاف معاهدات بین المللی بود. نیروهای بعثی به مردم بی دفاع حمله و مردم مقاومت می کردند. وارد آبادان که شدم مردم فکر می کردند جنگ حداکثر یک ماه طول می کشد و هیچ کس شهر و دیار خود را ترک نکرد.
جنگ، خاطره روزهای جوانی من است
وی در خصوص نحوه به اسارت درآمدن خود، گفت: جنگ، خاطره روزهای جوانی من است. من هفده سالم بود که جنگ شروع شد. هیچوقت فکر نمی کردم که بهترین سال های زندگی ام در زندان های عراق بگذرد؛ با این حال به این فکر کردم که این تقدیر من است و خداوند این تقدیر را برایم انتخاب کرده است. خیلی وقت ها مرور می کردم که چگونه در این مسیر قرار گرفتم. من در بخش پشتیبانی مسجد مهدی موعود با گروه های امداد و درمان همکاری می کردم و قرار شد بچه های شیرخوارگاه را از آتش بمباران نجات دهیم. بچه ها را با اتوبوس های هلال احمر به شیرخوارگاه شیراز رساندیم و به آبادان برگشتیم. حالا دیگر بخشی از خرمشهر و آبادان در محاصره نیروهای بعثی بود و ما فکر می کردیم نیروهای خودی هستند که زیر لوله های نفت دراز کشیده اند و به سمت جاده می آیند. اما عراقی ها بودند و ما به اسارت درآمدیم.
معصومه آباد با اشاره به انگیزه نگارش کتاب «من زنده ام»، اظهار داشت: حدود ۶ سال بعد از اسارت، دوستان در مجموعه روایت فتح برای تدوین کتابی تحت عنوان «دوره درهای بسته» مجموعه خاطرات اسارت، با بنده مصاحبه کردند. کمی بعد کتاب «پرنده های کاغذی» حاوی نامه های دوره اسارت، نوشته شد. همچنین با وجود اینکه همیشه در سخنرانی های مختلف حضور داشتم و پیام مقاومت را انتقال می دادم، احساس می کردم تمام وجودم پر از حرف و صدا است و تحمل آن گاهی سخت می شد. احساس می کردم کتاب و کلمه می تواند به کمکم بیاید. تا اینکه در دیدار با مقام معظم رهبری در مراسم سالروز ورود آزادگان در سال ۱۳۸۹، از گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص ثبت خاطرات اسرا در قالب کتاب و فیلم آگاه شدم. این موضوع مقدمه ای شد که من خود را تکه ای از پازل دفاع مقدس بدانم و بخواهم خاطرات زنانی که در آن دوران به اسارت درآمدند را ثبت کنم.
وی ادامه داد: نفس این خاطرات و حتی نگارش آن ها آزاردهنده است. تلاش می کردم تا جایی که ظرفیت و توان دارم بنویسم. بخش اعظم کتاب را در سفر حج و شب هایی که رو به روی خانه خدا می نشستم، نوشتم. خدا را به قلم قسم می دادم تا آنچه را که او می خواهد، کتابت کنم و این کتاب با لطف خداوند به سرانجام رسید. نوشتن کتاب حدود ۳ ماه طول کشید و در سال ۱۳۹۲ برای اولین بار منتشر شد و تا به امروز ۲۱۸ دوره چاپ شده است.
آباد با اشاره به بازخوردهای دریافت شده از این کتاب، گفت: کتاب «من زنده ام» موضوع مسابقات کتابخوانی قرار گرفت و در برنامه های متفاوتی معرفی شد و این برایم جذاب و حائز اهمیت بود چراکه بدین ترتیب مسیر تعامل با مخاطب فراهم شد. ارتباط دو طرفه بین مخاطب و نویسنده احساس خوبی برایم ایجاد می کند. احساس می کنم باری را به زمین گذاشته ام و همدلی مخاطب برایم ارزشمند است چراکه گویی رنجم با مردم قسمت شده است.
روز دریافت تقریظ مقام معظم رهبری، یکی از بهترین روزهای زندگی من بود
وی با اشاره به تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب، گفت: من از اینکه حضرت آقا کتابم را مطالعه کردند و بر آن تقریظ نوشتند، بی اطلاع بودم و وقتی از دفتر ایشان تماس گرفتند، برایم بسیار خوشحال کننده بود. کتاب به چاپ ۲۸ رسیده بود و قرار شد مجددا رونمایی شود. روز رونمایی کتاب و دریافت تقریظ مقام معظم رهبری، یکی از بهترین روزهای زندگی من بود.
آباد با اشاره به ضرورت خلق آثار بیشتر در حوزه ادبیات دفاع مقدس، اظهار داشت: به اعتقاد من کتاب، معجزه ای الهی برای تمامی انسان ها است. با کلماتی که کنار هم قرار می گیرد، عواطف و دانایی منتقل شده و ارتباط برقرار می شود. رخدادی عظیم، همچون ۸ سال دفاع مقدس باید به نسل های آینده منتقل شود. قطعا کتاب، فیلم و خاطره گویی قادر است به عمق جان نفوذ کند و پیام را انتقال دهد. نسل های آینده با دریافت این پیام است که قدر امنیت و شرایط اجتماعی موجود را خواهند دانست.
وی با اشاره به دشواری های روزهای اسارت، گفت: اسارت خاطره ای است که هیچگاه از من دور نمی شود و تا عمق جانم نفوذ کرده است. سال ها از آن روزها گذشته و دنیای امروز بی شباهت به دنیای دیروز است، با این حال هنوز فکر می کنم روزی از خواب بیدار می شوم و می فهمم که تمام این ها رویا بوده و من هنوز در زندان الرشید هستم. من هنوز خواب اسارت را می بینم.
آباد اضافه کرد: من ۲۳ مهر ۵۹ اسیر شدم؛ یکی از کارهایی که خلاف مقررات بین المللی انجام شد، اسیر کردن نیروهای هلال احمر بود؛ بعد از اسیر شدن بیشتر از هرچیز نگران خانواده و به ویژه مادرم بودم که هیچ خبری از من نداشتند. در یکی از همان شب های اول اسارت خواب دیدم به جای سربازی که هر روز برای دادن تکه نانی به سلول ما می آمد، مادرم با نان گرم آمد؛ او چهل قرص نان به من داد و وقتی از او بیشتر خواستم، گفت که همان مقدار کافی است. آن روز هر کدام از ما تعبیری از آن خواب داشتیم. تا اینکه بعد از اسارت فهمیدم که چهل قرص نان، تعبیر چهل ماه اسارت بود.
نویسنده کتاب «من زنده ام» در خاتمه مخاطبان برنامه را به مطالعه دعوت کرد و گفت: بخشی از روز خود را، حتی به اندازه چند صفحه، به کتاب اختصاص دهید و خاطرات دفاع مقدس را مرور کنید؛ چراکه در آن صورت است که متوجه می شویم سرمایه های این مملکت برای آرمان هایی والا جنگیدند و به زمین افتادند تا ما امروز سرپا بایستیم.
دیدگاهتان را بنویسید