یادم است که پیش از این یعنی در روزی بارانی نه چندان مانند این روزها در رسانه ای پیشنهادی به آکادمی زبان پارسی ایران دادیم؛ تا واژه رودابه های خیابانی را به سیل های رونده سطحی بعد از هر باران در شهر رشت بدهند؛ بدین منظور به یادگار ازعصری که ادعاها به آسمان سر می سایید و واقعیت ها سر را به زمین می خوائید در تاریخ بماند.
پس اینک که شب پیش از این در همراهی برق آسمانی و موسیقی بالای رعد و باد بارانی خوش دست و زیبا و سرشار از نعمت را در شب رشت رهانید، شد آنچه که بر کناره و میانه خیابان ها و کوچه های شهر که با قلبی مطمئن می توان آنرا “ونیز خاور میانه” نامید؛ البته این بار جهت عدم لوس موضوع نمی خواهیم که نامی دیگر همچون ونیز ایران یعنی رشت بعد از هرباران را پیشنهاد کنیم، نه! چرا که هر واقعه ای حتی طنز هم نیز به دفعات؛ نمایه ای تراژیک و نامیمون از آن مترتب خواهد داشت.
باری در زمانه ای که با تکنولوژی مدرن در عرض یک شب خیابان و محله ای را به سمت آسایش و راحتی و رفع مشکلات تغییر می دهند، البته با پوزش از همه خوانندگان محترم چه نام و صفتی به این توهین همواره و همیشگی مسئولان عرصه چیدمان های شهری گیلان و رشت می توان نام نهاد جز! نبرد یکباره با “مشکلی همیشگی” شهری، حتی با هزینه و نیروی مضاعف و توانفرسا بسیار بهتر و عاقلانه تر از داشتن (همیشگی آن مشکل) درقلب یک شهر دارای ادعای تاریخ والای شهری ودروازه ورود به اروپا است.
به طور حتم از پیش می دانم که سوژه که نه! فاجعه شهروندی آبگرفتگی چند روزی به سوژه رسانه ها مبدل خواهد گشت و دیگر هیچ! از بس که نصیحت و انتقاد و پیشنهاد و بقیه ضمایم مربوطه را نگاشتیم این خیال فرض است که (تو تا ابد بگو و بنویس و نشان بده کیست که با جمله خدا بزرگ است !! حتمن خیری بوده! نگذرد. بابا انشالله درست می شود ! چه کنیم بودجه کم است! نقشه های مسیر مدام نادرست می شود! لاکردار شر شر باران نمی گذارد که بعد از شکستن و خروج رگ لوله های قدیمی و فاضلاب رشت بلافاصله شریان لوله های بزرگ و جدید را کار بگذاریم! چند باری در دل زمین اشتباهی کاشتیم.
یکی هم گفته بود من که بومی نیستم و ریاست ومسئولیتم پایدار نیست و مهمانی هستم به کوتاهی عمر پروانه با سکوتی بره وار و میزم را در جای دیگر محکم نگهدارم کاری کرده ام کارستان! سیل که دیگر هیچی الله واکبر!
خواننده محترم از آنجا که وجدان و قوه استدلال را هر کس به راحتی می تواند بپیچاند و گول بزند، بگذارید بگوییم و شما هم مانند ما به نیمه هوشیارتان تلقین نمایید ! که مثلن به به چه رودابه های زیبایی در خیابانهای شهر جاری شده! چه تعطیلی به موقع ای نصیبمان شده، چقدر شبیه عروس شهرهای رمانتیک اروپا “ونیز “شده ایم و کمی بخندیم ای بابا ا ز این ویوی خدایی و طبیعی میتوان لذت برد!
تا کی نیمه خالی لیوان را دیدن؟ چند روز دیگه کی مرده و کی زنده و که یادشه؟ اینه دیگه زندگی آسون نیست. انشالله دفعه دیگه باران کمتره و ایشاالله به خیر می گذرد…!
البته ذکر این موضوع هم خالی از لطف نیست که طی هفته گذشته به حکم استاندار خوزستان و بخاطر آبگرفتگی شدید در اهواز و بندر امام سه تن از مدیران و مسئولان این شهرها بی درنگ و قاطعانه بازداشت و با برخوردی مسئولانه از سمت خود برکنار شدند.
این برادران بی خیال و شاید هم خوش خیال را مدیر مسئول شهرداری بندر امام ؛ رئیس اداره آبفای بندر امام و یکی ازشهرداران مناطق اهواز تشکیل می دهد که از سمت خود خلع شدند.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور هم که با حکم مستقیم رئیس قوه قضاییه بی هیچ پیش داوری فقط باید به سرعت عمل و برخورد اصولی و به حق بابت کم کاری و بی دقتی افراد موصوف که عنوان شریف مسئول را داشته و منجر به سیل و خسارت و عذاب خیل مردم شد برکنار کرد، دست مریزاد گفت، چرا که عدم تکرار فاجعه و اشتباه با برخورد شفاف و منصفانه و مستقیم نهادینه شده و دیگر مسئولین متوجه هزینه سنگین خلاف خود و احترام به حقوق و سلامتی مردم خواهند شد. انشالله.
کوروش مهیار
