واژه دشمن از کلماتی است که از دیرباز در ذهن افراد بشر نقش بسته و انسان ها در سراسر دنیا به شکل های گوناگون و عبارات مختلف بر اساس موقعیت هایی که در زندگی خصوصی و اجتماعی برایشان پیش می آید با این کلمه آشنایی دارند.
دشمنی مستکبران با مستضعفان و اقویا با ضعفا از آغاز حضور موجودی به نام «آدم» بر روی این کره خاکی وجود داشته و آینده نیز وضعیت به همین منوال خواهد بود تا فرارسیدن روز پایان جهان!
مگر این که بخواهیم خودمان را فریب دهیم و با خیالات باطل و القائات بیهوده افراد غربزده یا افرادی که به عنوان پیاده نظام دشمن در همه اقشار جامعه حضور داشته و به فعالیت های گسترده مخرِّب مشغول هستند، سرگرم شده و فرصت ها را یکی پس از دیگری از دست بدهیم.
■ تعریف دشمن
در کتاب های لغت، دشمن به فرد یا گروهی گفته می شود که مخالف یا تهدیدکننده شخص یا اشخاص دیگر محسوب می شوند. از نظر اصطلاحی دشمن عملکرد اجتماعی یک موجود مشخص به عنوان یک تهدید را انجام می دهد و در نتیجه واکنش احساسی شدیدی را در انسان نسبت به آن موجود برمی انگیزد.
■ مدیریت هوشمند
برخورد با دشمنان، همیشه نیازمند یک مدیریت صحیح، پویا و هوشمند است و کسی که چنین مسئولیتی را بر عهده می گیرد هم باید:
1 ـ از جنبه دانشی در سطح بالا و قابل قبولی باشد.
2 ـ از جنبه تجربه ای از سابقه کار مفید و موفق برخودار باشد.
3 ـ به تجربیات مدیران قبل از خودش توجه دقیقی داشته و برای اصلاح نقاط ضعف خود از آنان بیاموزد.
4 ـ بکوشد اشتباهات قبلی ها را مجددا تکرار نکند یا به توجیه خطاهای قبلی و فعلی خویش و پیشینیانی که جزء باند، حزب و گروه وی هستند، نپردازد.
5 ـ علاوه بر این ها از مطالعات روزآمد و عمیق در رابطه با اوضاع سیاست خارجی کشورهای مختلف، برخوردار باشد.
6 ـ توانایی تحلیل صحیح از رفتارها، کنش ها و واکنش های آن ها و همچنین توان پیش بینی رویدادهای منتظره و غیرمنتظره را داشته باشد و بتواند راه حل های شایسته و به موقع برای برون رفت از بحران های گوناگون و کوچک و بزرگ ارایه دهد.
■ رفتار منفعل
در غیر این صورت چنین مدیری ناگزیر از رفتارهای منفعلانه و صرفا دفاعی خواهد بود. فردی با این ویژگی در نگاه دشمنان به عنوان یک عنصر ضعیف و ناتوان جلوه می کند که در این وضعیت دیگر کسی روی حرف هایش حسابی باز نمی نماید و در این میدان هولناک از هر سو مورد تهاجم و باج گیری سیاستمداران کشورهای مستکبر و حتی ممالک ضعیف تر و نیز همسایگان ـ که تا دیروز عددی به شمار نمی آمدند ـ قرار خواهد گرفت.
■ سیاست خارجی و مشکلاتش
یکی از مشکلات سیاست خارجی کشور ما ـ از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز ـ این بود که افراد بصیر، محکم، قاطع و صاحب نظر این جایگاه بسیار مهم را در اختیار نداشتند. این تازه یک مشکل است که به عنوان نمونه بیان گردید.
■ نقش کارشناسان
در این میان نقش کارشناسان زیرک، مؤمن، کاردان و متعهد در سیاست خارجی بسیار تأثیرگذار است. البته به شرطی که چنین افرادی از سوی مدیر ارشد مورد بی مهری و عدم التفات قرار نگیرند به علت آن که با دیدگاه های آن صاحب منصب، مخالف بوده یا اشکالاتی را بر آن ها وارد می کنند.
در طول دهه های گذشته بارها اتفاق افتاده که مدیر ارشد فلان وزارت خانه به دلیل آن که خودش را عقل کُل یا مسلط تر از همکارانش می دانست و چشم دیدن اشخاص متبحر و منتقد را نداشت آنان را منزوی کرده و از نظراتشان استفاده نمی کرد!.
■ تکرار اشتباهات
چیزی که اکنون در سیاست خارجی کشور ما مشاهده می شود تکرار چندین باره اشتباهات دولت آقای روحانی و عدم مدیریت مناسب در برخورد با دشمنان در سطوح گوناگون است تا جایی که برخی مدیران کشور گویا فراموش کرده اند، وجود دشمن در سطح بین المللی یک واقعیت غیرقابل انکار است نه یک توهم توطئه.
■ تحمیل انواع مشکلات
دشمنان ما که دست شان از ثروت های خدادادی این کشور پهناور کوتاه شده در طول چهل و پنج سال گذشته دست از شیطنت، مزاحمت، دردسرسازی، ایجاد جنگ ها و تحمیل انواع تحریم ها برنداشته و همچنان با دقت و وسواس قابل توجهی در صدد ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران هستند و این مطلب را با بیانی کاملا واضح و شفاف به مسئولین کشور ما اعلام می کنند. اما در نقطه مقابل بعضی از مسئولین ما در چه عوالمی سیر می کنند؟!
■ مدیریت شایسته
به نظر می رسد اینک نوبت دولتمردان ما است که با پیروی واقعی از رهنمودهای مقام معظم رهبری و نشان دادن بصیرت، هوشیاری و ذکاوت خویش، مدیریت شایسته ای در ارتباط با روابط سیاست خارجی اعمال کرده و منتظر لبخند یا اخم رییس جمهور آمریکا یا رهبران کشورهای اروپایی نباشند بلکه منافع بلندمدت کشور برایشان از هر چیز دیگری مهمتر باشد. آیا چنین خواهد شد؟!
دیدگاهتان را بنویسید