بررسی حقوق کودکان کار و وظایف والدین و دولت در پرتو نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی

(قسمت دوم)

تعریف کودک کار در حقوق ایران

کودکان کار به کودکان کارگری اطلاق می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند. کودک خیابانی بر اساس ماده یک پیمان نامه‌ی حقوق کودک به افرادی اطلاق می‌شود که زیر ۱۸ سال می‌باشند. در خیابان زندگی و کار می‌کنند، خانواده ندارند و یا امکان دسترسی به خانواده برای برخی از آن‌ها وجود ندارد و یا بازگشت آن‌ها به خانواده امکان دارد و خانواده نیز منتظر بازگشت آن‌ها هستند و همینطور کودکانی که خانواده منتظر آنان نمی‌باشند. (عبادی، ۱۳۸۰: ۴۱)

  در ایران نیز علی رغم وجود ابهامات فراوان درباره حقوق کودکان و تعریف آن و فقدان آمار‌های یکدست و شفاف درباره کودکان کار، براساس تخمین‌های حاصل از آمارها‌ی سرشماری سال ۱۳۹۳حدود هفت میلیون نفر از کودکان ۹ تا ۱۵ ساله مشغول به کار هستند، اگرچه در تعاریف قانون کار ایران سن قانونی کار ۱۵ سال تمام تعریف شده است. (وزیری، ۱۳۹۴: ۶۷)

 تعریف کودک کار در سازمان بین‌المللی کار

تعریف ارائه شده در کنوانسیون‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO) برای کار کودک به این شرح است: «کاری که کودکان به علت سن پایین‌شان نباید انجام دهند یا حتی با وجود سن کافی، آن کار خطرناک بوده یا برای آن‌ها مناسب نیست.» البته نباید همه کارهایی را که کودکان انجام می‌دهند، با هدف ریشه‌کن کردن این معضل، در دسته کار کودک قرار دهیم. مشارکت کودکان و نوجوانان در فعالیت‌هایی که سلامت و پیشرفت آن‌ها را در پی دارد و لطمه‌ای به روند تحصیلی آنها وارد نمی‌کند، تاثیر مثبتی در روند رشد آنها دارد. به طور کلی بر اساس شرح کنوانسیون سازمان بین‌المللی کار، کارهای مشخصی براساس سن کودک، نوع و زمان کار انجام شده و شرایط کاری، به عنوان « کار کودک» شناخته می‌شوند.

کار کودک نزد بسیاری از کشور‌ها و سازمان‌های بین المللی فعالیتی استثماری تلقی می‌شود. بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO) سالانه ۲۵۰میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان، محروم از کودکی می‌شوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آن‌ها وارد بازار کارند و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در امریکا‌ی لاتین زندگی می‌کنند. (وزیری، ۱۳۹۴: ۱۳۵)

انواع و علل کودک کار

مسئله کار کردن کودکان در طول تاریخ به عنوان یک معضل اجتماعی به شمار آمده است که در حال حاضر به علت روند رو به افزایش و تأثیرات عمیق فردی و اجتماعی آن مورد توجه قرار گرفته است. بنا بر گزارش دفتر نمایندگی یونیسف در ایران (صندوق کودکان سازمان ملل متحد) حدود ۳/۱ درصد کودکان در کل کشورهای جهان بین سنین ۶ تا ۱۴ سالگی به کار اشتغال دارند. این رقم برای مناطق شهری ۴/۲ درصد و برای مناطق روستایی ۵ درصد است. همچنین در مناطق روستایی بیش از ۱۰ درصد دختران و ۱۷ درصد پسران بیش از ۷ ساعت در روز کار می کنند. در گروه سنی ۱۰-۱۴ سال تعداد دخترانی که در خانه یا برای کسب درآمد مشغول به کار هستند دو برابر پسران می باشد و در مناطق روستایی تعداد دخترانی که از این گروه سنی در آمدی به خانه می آورند یا در خانه کار می کنند سه برابر پسران است. (محلاتی، ۱۳۸۸ : ۳۶)

صرف نظر از مقوله آماری، بحث استثمار اقتصادی کودکان حول سه محور اساسی انسان، اقتصاد و سیاست متمرکز است؛ ممنوع کردن کار کودکان به دلیل استثمار، وجود خطرها، غیر بهداشتی بودن محیط کار و محروم شدن کودکان از حق دستیابی تعلیم و تربیت و …، بعد انسانی این مسئله است و هدف این بعد باز گرداندن کودکان به دنیای خاص خودشان و بهره مند ساختن آنان از حقوق طبیعی و انسانی خویش است.

انواع کار کودک

انواع زیادی از کار کودک در جهان وجود دارد؛ از کودکانی که در کشاورزی، معدن، تولید، خدمات خانگی، کارهای ساختمانی، زباله‌گردی و گدایی در خیابان‌ها به کار گماشته می‌شوند، تا دیگر انواع کار که در واقع کودک به دام آن‌ها می‌افتد که از جمله آنها می‌توان به سربازی اجباری در درگیری‌های نظامی، کار اجباری یا بردگی در مقابل قرضی که والدین به بار آورده‌اند، بهره‌برداری جنسی از کودکان برای درآمدزایی و فعالیت‌های غیرقانونی از قبیل رد و بدل کردن مواد مخدر و گدایی سازماندهی شده اشاره کرد. بسیاری از این‌ها به عنوان بد‌ترین انواع کار کودک شناخته می‌شوند؛ کارهایی که مضر و از نظر اخلاقی شرم‌آور هستند و آزادی کودک را مورد خشونت قرار می‌دهند. اما در قسمت غیررسمی اقتصادی، کار کودک در حال شناخته شدن است. برای اغلب کار‌ها، کودکان حقوقی دریافت نمی‌کنند بلکه تنها غذا و جایی برای خوابیدن برایشان فراهم می‌شود. کودکان در بخش غیر رسمی اقتصادی در صورت بیماری یا صدمه نیز حقوقی دریافت نمی‌کنند و حتی در مقابل بدرفتاری و خشونت کارفرما هیچ پناهگاهی ندارند. (شاکریان و همکاران ، ۱۳۸۹ :۷۳)

دامنه کار کودکان بسیار وسیع است و در هر زمینه ای می توان ردپایی از حضور کودکان کارگر را ملاحظه نمود. کودکان در اغلب موارد با توجه به کار و شغل والدین و با تقلید از آنان در حرفه خانوادگی مشغول به کار می شوند و یا در خارج از خانواده و به طور مستقل در کارهایی از قبیل دستفروشی و غیره فعالیت می نمایند و گاهی در همین کارها نیز مستقل نبوده و برای شخص دیگری (پدر یا شخص بیگانه از خانواده در برابر اجرت معین یا درصدی از سود حاصل کار می کنند. البته باید بدین نکته توجه نمود که این نوع اجرت در مورد کارهای ثابت تر مانند کار مزد بگیر، کارآموزی (بدون قرارداد)، کار به جای یک فرد بالغ غیر خویشاوند که در خدمت یک کارفرماست و کودک با شخص اخیر رابطه استخدامی مستقل ندارد و … نیز به چشم می خورد. گاهی نیز کودکانی که در مغازه ها یا مؤسسات مشابه آن کار می کنند هیچ گونه رابطه استخدامی نه به صورت مستقیم و نه غیر مستقیم با صاحب مغازه ندارند و اجرتی ناچیز از مشتریان دریافت می کنند. مشاغلی که کودکان در بخش های غیر رسمی به آن اشتغال دارند و به مشاغل خرده معروفند متنوع است مانند واکس زدن، روزنامه فروشی، سیگار فروشی، گل فروشی، پاک کردن شیشه اتومبیل و نظایر آن. این مشاغل در مکان های خاصی یافت می شود مانند مکان های عمومی، مکان های ورزشی، ایستگاه های اتوبوس و فرودگاهها. (حسینی، ۱۳۹۲ : ۷۲)

بخشی دیگر از کودکان به مشاغلی که در چارچوب صنعت قرار دارند و خالی از خطر نیستند، روی می آورند که بر حسب کشورها نیز متفاوت است. از سوی دیگر کارهای خانگی یکی دیگر از فعالیت های کودکان کارگر دختر را تشکیل می دهد و این کار یکی از مشاغلی است که می تواند معضلاتی جدی در مورد سازگاری روانی و اجتماعی به دنبال داشته باشد. این کودکان کارگر در اغلب موارد دور از خانه زندگی می کنند و ممکن است روزانه ساعت های طولانی را اغلب در انزوا و دوری کامل از خانواده به کار بپردازند. (شعبانی ، ۱۳۸۹ : ۸۶)

 تقسیم بندی های متعددی از کودکان کارگر و خیابانی ارائه شده است که در ذیل به یکی از آنها اشاره می گردد.

۱- کودکانی که دارای والدین می باشند ولی به دلایل مختلف با آنها اختلاف دارند.

۲- کودکانی که فرزندان طلاق بوده و والدین تک سر پرست قادر به سرپرستی آنها نیستند.

٣- کودکان بی سرپرست

۴- کودکان مهاجر(حسینی، ۱۳۹۲ : ۷۲)

بر اساس جمع بندی مطالبی که در ارتباط با ماهیت کار توسط سازمانهای بین المللی نظیر یونیسف و سازمان بین المللی کار ارائه شده است، منظور از کار کودک فعالیت هایی است که ویژگی های زیر را دارا باشد:

١- به رشد و سلامت جسمی، روانی و اجتماعی کودک آسیب برساند.

٢- مانع از دسترسی کودکان به برخورداری از حق آموزش و رفتن به مدرسه شود.

٣- اجباری، الزام آور و همراه با استثمار و بهره کشی باشد.

۴- کودکان را از حق بازی، تفریح، آرامش، بهداشت، امنیت و تغذیه مناسب و به طور کلی، حق کودکی کردن محروم سازد. (بلنشارد، ۱۳۷۵: ۳۲)

بسیاری از کارهایی که توسط کودکان انجام می شود از جمله کارهای خطرناکی است که برای کودکان منع شده است و به موجب مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بین المللی کار در سال ۱۹۹۹ میلادی به تصویب رسید و اکثر دولت ها آن را امضا کرده اند. این کارها عبارتند از:

١- کار اجباری و بردگی

۲- سوء استفاده از کودکان برای درگیری های مسلحانه

٣- روسپیگری و پورنو گرافی

۴- کارهای غیر قانونی و پخش مواد مخدر

۵- کارهای خطرناک و زیان آور (همان)

بنابراین فعالیت هایی را که کودکان در خانه برای کمک به بزرگسالان انجام می دهند، یا در مدرسه به صورت داوطلبانه به عنوان مشارکت های اجتماعی بر عهده می گیرند و یا در اوقات فراغت از تحصیل و تعطیلات به کار می پردازند یا مهارت ها و تجربیاتی را که برای پرداختن به کار در بزرگسالی می آموزند، نه تنها کار کودک تلقی نمی گردد بلکه برای توانمندسازی، آمادگی و تقویت روحیه همکاری، کمک، همدلی و مسؤولیت پذیری در کودکان ضرورت دارد.

علل کار کردن کودک

کودکان کار را بیشتر کسانی تشکیل میدهند که عوامل خانوادگی و اجتماعی به خصوص آن بخش از عوامل که به مسائل معیشتی مربوط می گردند نظیر فقر خانواده و … باعث گردیده است تا آنها به خیابانها بیایند و به نوبه خود در تأمین بخشی از احتیاجات خانواده که عمدتا احتیاجات اساسی و اولیه می باشند، والدین خود را یاری نمایند. بنابراین کودکان کار کودکانی هستند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار می شوند و درآمد خانواده وابسته به کار آنان است. دلایل پرداختن کودکان به کار مانند سایر پدیده های انسانی به طور معمول در چارچوب یک علت محدود نمی شود بلکه دلایل متعددی آن را ایجاد می کند. بدون شک اکثر این کودکان به دلیل عدم امکانات مادی و رفاهی و به عبارت دیگر فقر خانواده به ناچار جهت تأمین هزینه زندگی خانواده خود به کار کردن روی آورده اند. اما عمده دلایل کار کردن کودکان در موارد ذیل بررسی خواهد شد.

عوامل خانوادگی

از مهم ترین عوامل خانوادگی که زمینه کار کودکان را فراهم می آورد و یا به اجبار کودک را در مسیر اشتغال و کسب درآمد قرار می دهد می توان به پایین بودن سطح درآمد خانواده ها، پیری و از کار افتادگی والدین، مرگ والدین، عدم پرداخت هزینه تحصیلی کودکان توسط والدین، عدم حضانت یا سوء حضانت کودکان به ویژه پس از جدایی والدین از یکدیگر اشاره نمود که منجر به فعالیت اقتصادی کودکان می شود. در واقع ریشه اصلی تمام عوامل خانوادگی فوق به مشکلات اقتصادی، فقر و نیازهای مادی خانواده بر می گردد و کودکان برای رفع نیازهای مادی خانواده و برطرف کردن نیازهای اولیه خودشان به سوی اشتغال کشیده می شوند و کمتر می توان کودکانی را یافت که در خانواده هایی با وضعیت مالی مساعد زندگی کنند و در عین حال کار کنند. (حافظیان، ۱۳۸۶: ۵۵)

بنابراین بالابودن هزینه های زندگی و پایین بودن درآمد خانواده های فقیر باعث می گردد تا افراد خانواده از جمله کودکان سعی کنند تا به کار کردن روی آورند یا چنین خانواده هایی مجبور هستند فرزندان خویش را به کار در اجتماع وادار کنند.

عوامل اجتماعی

 عوامل اجتماعی متعددی منجر به کار اجباری یا اشتغال کودکان می شود از جمله بیکاری، مهاجرت، سنت های اجتماعی و فرهنگی. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۶۷)

بنابراین با بررسی عوامل اجتماعی به این نتیجه دست می‌یابیم که افزایش مهاجرت به شهر‌ها، حاشیه نشینی و تراکم در محله‌های فقیر نشین، یکی از ریشه‌های گسترش تعداد کودکان کار و سبب وارد شدن آن‌ها به کار‌های اجباری در خیابان‌هاست.

عوامل آموزشی

 بی سوادی والدین، سهل انگاری و بی توجهی والدین نسبت به آینده کودکان و نیز نگرش منفی آنان نسبت به مدرسه و تحصیل، دسترسی نداشتن به فرصت های آموزشی را می توان از علل کار کودکان دانست. (غفاری فارسانی، ۱۳۸۲: ۱۳۴)

بنابراین عدم آموزش کودکان را یکی از دلایل مهم و جدی از علل کار کودک بدانیم که در سرنوشت این کودکان در آینده تاثیرگذار خواهد بود.

عوامل قانونی و اجرایی

 حمایت های قانونی سخت گیرانه از کارگران بزرگسال در مواردی چون اخراج و … که شامل کارگران کودک کمتر از ۱۵ سال نمی گردد، نارسایی قانون کار در برخورد جدی با کار کودکان و عدم اجرای قوانین موجود، عدم حساسیت مراجع قانونی و قضایی در قبال جرایم اقتصادی، به ویژه عدم تلقی جدی جرم در خصوص سوء استفاده از نیروی کار کودکان و از علل کار کودک است. (همان: ۱۳۵)

بنابراین فقدان نص صریح قانونی و همچنین مقررات حمایتی از کار کودکان و ضمانت اجراهای لازم در این زمینه می تواند از علل اساسی کار کودک باشد.

ادامه دارد …

 طوبی پارسی  – کارشناس ارشد حقوق خصوصی

Gmail : toubaparsi@gmail.com و Email : touba.parsi@yahoo.com

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=9647

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: