افت فوتبال گیلان تقصیر خواربارفروش محله ماست !

یاد کردن از توانایی های مدیر یک فروشگاه بزرگ زنجیره ای بی هیچ وجه زحمات خواربارفروش محله ما را زیر سوال نمی برد اما نکته این است که آن یکی برای کار بزرگ زاده شده واین یکی بوریا بافی است که به (کارگاه ابریشم بافی) راهی ندارد!
به قول سعدی : “بوریا باف را اگر چه بافنده است / نبرندش به کارگاه حریر”!
ذکر این نکته درحکم مقدمه بود برای تیره روزی های فوتبال گیلان؛ فوتبالی که به قول شیون فومنی مانند “بی بی ” از بی چادری خانه نشین شده و تیمهایش به (فلاکت سقوط) افتاده اند و به قول مرحوم فریدون پوررضا درترانه معروف (آی جان زن مار) مانند “بشکسته انبار” شده اند !
در فوتبال گیلان سپیدرود رشت سقوط کرد، تمام تیمهای پایه به تنفس مصنوعی محتاج شده اند و درجا می زنند، داماش موفق به صعود نشد و درانتظار تک ماده فدراسیون است، وضعیت چوکا در دسته ۲ چیزی در حد انحلال است و فومن هم در بخش مراقبتهای ویژه بستری است !
از سوی دیگر ملوان هم یک میلیارد و دویست میلیون تومان به دراگان اسکوچیچ و دویست میلیون به پاشنکو بدهکاراست و اگر این پول را جور نکند با خطر کسر ۶ امتیاز مجدد در مرحله اول و سقوط به دسته سوم در مرحله بعد انتظار این تیم را می کشد !
در این آشفته بازار تنها سوسوی این فوتبال شکست خورده صعود آستارا از لیگ ۳ به ۲ با حسن اشجاری است که این صعود در مقابل آن همه تنزل حتی نوشدارو هم نیست، چون سهراب فوتبال سالهاست که به گوشه ای افتاده و ظاهرا از زمان مرگش مدتها می گذرد و دلال ها استخوانهایش را بغل کرده اند !
حالا که صحبت از دلال ها شده باید اعتراف کنم که دلالهای بومی وغیر بومی در این فوتبال بی جان گیلان حالش را می برند و نمودارها از روند نزولی وحشتناک در فوتبال بدون اسپانسر گیلان حکایت دارد !
بعضی ها هم برای ندادن کرایه لحاف وسط می خوابند تا سودش را ببرند و حتی شناسنامه شان را دستکاری می کنند تا خودشان را وسط گود حفظ کنند !
آری، باورکنید که خیلی در این فوتبال بی دروپیکر مدام جهت وزش باد را تعقیب می کنند وهیچوقت مداح بادمجان نیستند چون بادمجان برایشان سودی ندارد !
فوتبال گیلان و رییس فوتبالیست آن !

اگر حمل برخودستایی نباشد باید اعتراف کنم که من به عنوان صاحب این قلم کمرم طی ۲۷ سال گزارشگری و ۳۵ سال نقدنویسی در فوتبال گیلان خم شده ودر گود نه چندان پاک فوتبال
اگر روزی فقط یک مشت خورده باشم الان بوکسور شده ام !
شاید تعجب کنید که علیرغم ارائه این نقد، نظرم درباره رییس هیات فوتبال گیلان مثبت است چون اعتقاد دارم که حداقل یک آدم فوتبالی سکاندار آن است!
من وامثال من آلزایمر نگرفته ایم وهنوز گل رییس فعلی هیات فوتبال گیلان به پرسپولیس تهران که منجربه برد یک برصفر ایرانمهررشت برابر تیم علی پروین درهمین استادیوم عضدی رشت شد را یادمان هست.
اگر جوان ترها نمی دانند، من وامثال من می دانیم که رییس فعلی هیات فوتبال گیلان جزو فوتبالیستهای موفق این استان و کشور بوده و برگهای زندگی اش با فرهنگ جبهه هم گره خورده وتمام این فاکتورها صاحب ارزش و اعتبار ورزشی و اجتماعی است .
درعین حال اگر کلاهمان را قاضی کنیم درمی یابیم که یک آدم با چنین شناسنامه ای اگر دست تنها باشد و در بدنه هیاتش پتانسیل و انرژی ندمد راه به جایی نخواهد برد و به تنهایی کاری نمی تواند بکند!
در فوتبال امروز ایران که روزبه روز به علم روز و پول وانرژی و جوانی وابسته می شود رییس هیات اگر سوپرمن هم باشد در برابر کمبودهای انسانی و مالی هیات کم می آورد و فوتبال به فنا می رود؛ بخصوص این که اهرمهای کمک کننده رییس اهرمهای پویا و جوان نیستند و یارای برابری با پتانسیل جوان وتحصیل کرده باشگاه ها وهیاتهای سایراستانها را ندارند !
راستش را بخواهید فکرمی کنم در این روزها که فوتبال گیلان به قهقرا رفته و باشگاه های گیلانی مسیر سقوط در پیش گرفته اند جای یکی مثل شادروان ایرج زهرابی واقعا خالی است .
او که می گفت” رییس منم “ولی درعین حال تقسیم کار و رایزنی های مثبت در بزنگاه ها را خوب بلد بود !
نور به قبرش ببارد، او برای زنده کردن” جسد فوتبال گیلان” از زندگی و وقت و سلامتی اش مایه می گذاشت و بی شک موفق ترین مدیر فوتبال تاریخ گیلان بود .
اگر فکر می کنید اوبی نقص بود اشتباه می کنید چون زهرابی هم ده ها نقص ریز و درشت داشت ولی مگر من وشما نداریم؟
زنده یاد زهرابی خیلی زود از کوره درمی رفت وحتی با اعضای هیات هم درگیر می شد ولی مگر ما از کوره درنمی رویم و آیا هرگز به هیچ کس بدوبیراه نگفته ایم؟
اشکال اساسی ما این است که ذات خودمان را انکار می کنیم و فکر می کنیم که خودمان خیلی خوبیم و هیچ وقت به فاکتورسازی و لیست سازی مسابقات و صغرسنی و رایزنی با لیدرها و از کوره دررفتن و آب بستن زمین و رایزنی با داور و تیم حریف و غیره و ذالک اقدام نکرده ایم !
اصلا گرفتاری اساسی ما این است که ما خوب هستیم و دیگران بد هستند .
اصلا در این دنیا یک آدم بدون نقص به من نشان بدهید تا به شما جایزه بدهم !
… بگذریم، نمیدانم چرا این چیزها یادم آمد؟
از مرحوم زهرابی می گفتم که عکسش همراه این مطلب چاپ شده است !

زهرابی به عنوان موفق ترین رییس هیات تاریخ فوتبال گیلان ثابت کرده بود که مدیریت باید در خون آدم باشد.!
بی شک اگرالان فوتبال گیلان یکی مثل زهرابی داشت وضعش خیلی بهتراز این می شد چون اوبرای رفع نقایص فوتبال از خواب و خوراک خانواده و جیب خودش مایه می گذشت و برای بلندکردن جسد فوتبال گیلان از سلامتی جسمی و مالی خود مایه می گذاشت !
ما نه حسودیم ونه چشم به کیسه فوتبال داریم، نه به دنبال کرسی و پستی دراین فوتبالیم و نه با کسی مشکل و خرده حساب داریم .
حرف ما نه سیاسی، نه تبلیغاتی و نه هیچ چیز دیگر؛ بحث ما فقط وفقط ورزشی است !
حرفمان این است که بعداز این همه سقوط و شکست ودرب وداغان شدن سکوها وچمن ها و باشگاه ها و غیره وذالک اجازه بدهند که هوای تازه به فوتبال گیلان بوزد و جوان ها در کنار رییس فوتبال کرده هیات قراربگیرند تا شاید فرجی حاصل شود؛
از طرفی درهیاتهای ورزشی یک عده می آیند و مهره های باتجربه و تعیین کننده هیات قبلی را پاکسازی می کنند و فقط دفتردارها و کارمندهای بی خطر را نگه می دارند که این هم اشتباه است! پس این همه تجربه برای چه اندوخته شده است؟
پیرو همین موضوع به پیشواز چند ماه آینده می روم و اعتقاد راسخ دارم که حتی کنار رفتن و حاشیه نشینی رییس فعلی هیات فوتبال بعد از پایان دوره ریاستش هم اشتباه است!
همان گونه که پیش از این کنار زدن امثال غروی و جهانپور و تیزکار و علیرضا هوشنگی و محسن هوشنگی اشتباه بود!
یعنی این آدمها با این همه تجربه به درد اتاقهای مشاوره نمی خوردند؟
فوتبال گیلان که حالا حسابی خاک برسرشده و درهرسقوط ادعا می شود که وظیفه سازمان ورزش و ساختمان اداری فوتبال تیم داری نیست و سقوط باشگاه ها به متولیان این ساختمان ها ربطی ندارد واین وسط یکی نیست بپرسد که: اگر این تیم ها نباشند شما خانم ها وآقایان به چه چیز ورزش می خواهید ریاست بکنید؟!
فوتبال گیلان طی سالهای متمادی بابت کناررفتن و حاشیه نشینی امثال بیژن تیزکار، علیرضا و محسن هوشنگی، بهمن صالح نیا، مجید جهانپور، امیدهرندی، مجید ابراهیم پورنیک ، فرهاد خراسانی، شاهپورنوری زاده، فریدون کرامتی، سیاه مرادی، غروی و ده ها گوهر درخشان دیگر به اندازه کافی تاوان داده و دیگر قدرت تاوان دادن ندارد چون چوب خط تاوان دادنش پرشده است!
شک نکنید که کناررفتن بازنشسته ها به اندازه سکان داری آنان در فوتبال اشتباه است و به همان اندازه که ایجاد سد برای ورود نکردن جوانان تحصیل کرده و میدان ندادن به آنان در امور مدیریتی در هیاتها فوتبال و ورزش اشتباه است. به همان اندازه فید کردن و حاشیه نشین کردن باتجربه ها اشتباه است !
ما باید از این گوهرهای درخشان در امور مشاوره هیاتها و دراتاقهای فکر کمک بگیریم چون دنیا روی بازوی توانای جوانان و تجربه پیشکسوتان اداره می شود !
در همین ارتباط جالب است بدانید چندی پیش که صحبت از دستورالعمل وزارت ورزش دال بر کناررفتن بازنشسته ها از اداره امور مدیریتی ورزش در ایران بود واین خبررا قرائت کردیم، خبرموثق دارم که عده ای در یک اتاق دورهم جمع شده بودند که علیه صاحب این قلم به مدیرفلان رسانه نامه و طومارارسال کنند که درنهایت با (وتوی داخلی دو نفراز حاضران جلسه) پیشنهاد ارسال طومار به فرجام نرسید !
در ورزش گیلان از دیرباز خیلی ها که از دیالوگ کردن رودر رو با منتقدان واهمه دارند، اتاق فکر تشکیل می دهند و از انرژی افراد ذی نفوذ بهره می برند تا منتقد خود را با قدرت دیگران از میدان به درکنند و چهره خودشان موجه باقی بماند که این نامش خیانت و یا با چند درجه تخفیف بزدلی است !
وقتی افراد به جای تفکر کردن روی اصل قضیه به فکر ارسال نامه و طومارعلیه گویندگان و قلم بدستان می افتند چگونه باید منتظر درست شدن ورزش دراستان گیلان باشیم؟
اگرزبانم لال، دوراز کلاه و پره بعضی ها ، آدم های درجه دو و سه بعضی از هیات های ورزشی به مهره های ردپاناپیدا و درسایه برای کلید زدن امضای طومار علیه منتقدان ورزشی استان تبدیل شوند دیگر باید کرکره ورزش را پایین بکشیم و از متن به حاشیه برویم !
متاسفانه فوتبال گیلان درحال جان دادن است و تا انتقادی هم مطرح می شود به رگ قبای آدمهای ذی نفع برمی خورد و یکی نیست حقیقت ماجرا را درک کند .
من به عنوان راقم این سطور درد آدمهای زن وب چه دار و نوه دار را درک می کنم و می دانم که زندگی آدمهای مرتبط با هیاتها خرج دارد وعده ای بابت کنار کشیدن از فوتبال هر ماه کلی ضرر می کنند اما به خدا از بس تنفس مصنوعی دادیم پدرفوتبال گیلان درآمده است ؛ لطفا پزشکان پیشکسوت را برای حضور دراتاق عمل خبرکنید تا شاید این مریض بدبخت که نامش فوتبال گیلان است زنده شود !
هروقت که فوتبال گیلان، زمین می خورد همه یاد مرحوم زهرابی می افتند و زیرلب میگویند:”یادش بخیر و روحش شاد”.
میگم زهرابی که رفت اما استاد جهانپور و استاد تیزکار وغروی و استاد بهمن خراسانی و استاد علیرضا هوشنگی و استاد نصرت ایراندوست و بهمن صالح نیا و….که هنوز زنده هستند (خدا به همه آنها ۱۲۰سال عمربدهد)
چرا دست دست می کنید؟ لطفا هرچه زودتر فوتبال گیلان را از ccu به اتاق عمل ببرید و این پزشکان حاذق را بالای سر بیمار بیاورید تا شاید راهی سردخانه نشود و به زندگی برگردد!
من به عنوان نویسنده این مطلب نمی توانم همه را راضی نگه دارم، چون بهرحال نوشتن حقایق نان یک عده را آجر می کند و باید برای رفع و رجوع یک معضل به جراحی دمل پرداخت و حقایق را نوشت .
احساس می کنم پیشکسوتان فعلی هیات فوتبال هم که در لیست های پیدا و نهان مسابقات مختلف فوتبال نامشان با عناوین مختلف به چشم می خورد باید به اتاق های عمل واتاق های فکر تغییر مکان داده شوند، چون سن شان، تجربه شان و جنس شان به کنار پیست نمی خورد و باید این عزیزان پیشکسوت به عنوان پزشکان باتجربه و حاذق درکنار بزرگانی هم چون مجید جهانپور و بیژن تیزکارو غروی و ….کارمدیریتی و نظارتی و حضور درلیست های مختلف مسابقات را رها کرده و به جوان ترها بسپارند و راه را برای نسل بعد از خود باز کنند و درعوض، خیلی سنگین و رنگین و با احترام تجربه شان را به اتاق فکر فوتبال گیلان ببرند تا کشتی به گل نشسته و فاقد طراوت و جوانی در استان گیلان از مرگ حتمی نجات پیدا کند .
امیدوارم یک باربرای همیشه فکری به حال فوتبال ویران شده گیلان شود و امیدوارم که معجونی از جوانی وتجربه را به چشم ببینیم !.
امیدوارم فوتبالی که در دوران مرحوم زهرابی فینالیست تمام رده های سنی، نایب قهرمان لیگ قدس، قهرمان جام فلق و قهرمان جام حذفی ایران و بین تیم های برتر لیگ سراسری ایران بود دوباره به جایگاه اصلی خود باز گردد !
کامران جعفری – گزارشگر، تهیه کننده و نویسنده فوتبال

 

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=1796

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: