آه از این رفتگان بی بازگشت!

یادداشت/مجیدمصطفوی‌

جان بی جان “امیرهوشنگ ابتهاج” سرانجام پس از هفده روزبلاتکلیفی از آلمان به میهن منتقل شد و روز شنبه پنچم شهریور۱۴۰۱در گوشه دنج باغ محتشم و در کنار درختچه ارغوانی که برایش هدیه آورده بودند به خواب ابدی رفت. او رفت، اما ارغوانش ماند و مردمان شهرباران دوباره ثابت کردند که قومی فرهنگ پرور هستند.

حاشیه برای سایه از روز نخست که در آلمان چشم از دنیا فرو بست آغاز شد و خدا را شکر که هرچی تقدیر باشد همان می شود و برای تدفین بالاخره به شهر رشت منتقلش کردند. و با استقبال کم نظیر مردم شهر باران به دل خاک سپرده شد تا برای همیشه در سرزمین مادری بیارامد.

در این استقبال مردمی کم نظیر عظمت حضور خودجوش دوستدارانش در بدرقه شاعر مردمی گیلان و ایران در یادها خواهد ماند.

سایه رفت و تاسیانش برای ما ماند. چقدر خون دلها خورده شد تا سایه به زادگاهش برگردد.

چقدر متولیان فرهنگی استان گیلان زحمت کشیدند تا بتواند سایه را در بهترین نقطه شهری که از یک سو اداره فرهنگ و از طرف دیگر دانشگاه را پیوند دهد و در این مدت با اهتمام و تلاش و مجاهدت بسیاری و با وجود تمامی هجمه ها توانستند نامش را در شهر رشت ماندگار کنند تا فرزند این آب و خاک برای ابد در کنار مردمش یادگار بماند؛ یادگار بماند برای گیلان و گیلانی.

امیدوارم اتفاقات خوبی در گیلان رقم بخورد و شاهد جشن و شادی باشیم و هیچ عزیزی را در سوگ نبینیم.

مرگ در هر حالتی تلخ است

اما

من دوست تر دارم که چون از ره درآید مرگ

درشبی آرام چون شمعی شوم خاموش!

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=26975

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: