بازباران خبر/نقد و بررسی «مشیانک»، رمان لاله فقیهی، با حضور جمعی از نویسندگان و دوستداران ادبیات، عصر روز سهشنبه، ۳۰ اردیبهشت، در خانه فرهنگ گیلان انجام شد.
اسماعیل قدسی نویسنده و منتقدادبی گفت: یوسا میگوید ادبیات بهترین راه رویارویی با ناکامیها و ناگواریهاست. ارنستو ساباتو نیز در مصاحبهای میگوید ادبیات خوب محصول رنج بشری است و وقتی خبرنگار از او میپرسد آیا منظورتان این است که انسانهای خوشبخت و بیدرد نمیتوانند اثر ادبی خوب بیافرینند، میگوید انسانهای خوشبخت و بیدرد مشکل بتوانند آثار ادبی بزرگ و فراموشنشدنی خلق کنند. این ریشه در تاریخ دارد، در کهنترین منظومه پهلوانی بشری، گیلگمش، که در سوگ دوست وفادارش انکیدو به جستوجوی گیاه جوانی میرود تا بر مرگ غلبه کند و به زندگی جاوید برسد. اگر دلهره مرگ و نیستی نبود شاید گیلگمش خلق نمیشد. با این مقدمه به رمان مشیانک ورود میکنیم. رمان مشیانک همانطور که از عنوانش پیداست چکیدهی رنجهای زنان در طول تاریخ است. در صفحه اول مشیانک، نورا، شخصیت اصلی، همسر خود را به شکل جادوگری میبیند که میتواند او را به یک کوتوله تبدیل کند…»
نرگس مقدسیان نویسنده و منتقد ادبی در خصوص رمان مشیانک گفت: مشیانک رمان واقعگرای مدرنی است که نویسنده برای تصویر مقاطعی از زندگی زن ایرانی–گیلانی از نمایش بهره گرفته و با ایجاد بینامتیت با اساطیر، بازی زندگی و بازی در نمایش، سبب مشارکت خواننده در دریافت معنا شده است. لاله فقیهی در «مشیانک» کوشیده با بازیهای زبانی و تکنیکهای روایی، خالق متنی با گفتمان غالب فمینستی باشد؛ او بیآنکه در دام شعارزدگی بیفتد تصویرگر صدای دیروز و امروز زنان جامعهی ایران است. صدای کمنور امروز و خاموش دیروز … نورا با نوعی خودباوری که به آن دست یازیده میخواهد از زیر سلطهی تحجر و ذهنیت مردسالارانه که تاریخی هزارانساله دارد به درآید. او به مثابۀ مشیانکی است که در صدد یافتن «آن» گمشدهی خود است. او برای دست یافتن به سوژگی و عاملیت میجنگد هرچند که در طول اعصار با مبارزه به دستاوردهایی نائل آمده، هنوز راه بسیاری پیش رو دارد.
مجید دانشآراسته، پیشکسوت داستاننویسی گیلان گفت: از دعوت شما ممنونم؛ من به عنوان یک داستاننویس خودم را در کنار شما میبینم و از جملهی دریادماندنی نیما یاد میکنم که میگوید «آنکه میدارد تیمار مرا کار من است» من چنین آرزویی برای شما دارم.
طلا نژاحسن نویسنده و منتقد ادبی ساکن کرج در بخشی از سخنانش گفت: از ویژگیهای این رمان میتوان به اشراف و تسلط نویسنده آن بر علوم اجتماعی و تاریخ هنرهای موسیقی و تئاتر اشاره کرد که هوشمندانه در تدوین و مهندسی رمان کارکرد داشته است. نکتهی قابل تأمل دیگر شکلگیری این رمان بدون تأکید نویسنده در تسری یک ایدئولوژی یا جانبداری یک باور خاص است. ارزش معناشناختی این کار در تأکید نویسنده بر هستیشناسی انسان است، تأکید بر اصالت هنر و اصالت هویت فردی شخصیت اول داستان، نورا. چالشها و کنش و واکنشهای او برای دستیابی به هویت گمشدهاش به این رمان هویت بخشیده است.
محمود بدر طالعی نویسنده پیشکسوت گیلانی نیز در بخشی از سخنانش گفت: نوشتن رمانی با حجم، ۲۶۰ صفحه، کاری است سخت و به چاپ رساندن آن سختتر. کسی که کار خلاقانه می کند از جان خود مایه میگذارد و خواننده با خواندن اثر به رنج باشکوه نویسنده ارج می گذارد.
شاهپور بوبرد نیز در مورد رمان لاله فقیهی گفت: به رمان مشیانک میشود از منظر روانکاوانه نگاه کرد که در ٱن زن، خود را در نقشی از پیش تعیینشده میبیند. گرچه این نقش با وجود واقعنمایی دچار خلاء درونی ست؛ حفرهای خالی که با عشق به نریمان سعی میکند آن را پرکند. اما این حفره پرشدنی نیست. چرا که نورا احساس میکند نریمان چنان در میل و ٱرزومندی خود گرفتار است که کمتر توجهی به میل و خواست نورا دارد. شکنندگی و منفعل بودنش در برابر اتفاقات بیرونی و جستوجو برای یافتن ٱن بودگی و معنا در تضاد درونی با واقعیت بیرونی است و در طول داستان او درگیر توهمات و گذشتهی خود، برای دستیابی به هویت مستقل خود است.
دیدگاهتان را بنویسید