هزینه های سرسام آور درمان؛ پاشنه آشیل دولت!

باز باران خبر/ تأمین هزینه های درمانی بیماران مانند ویزیت پزشکان، مخارج بیمارستان ها، هزینه های اعمال جراحی، انجام انواع آزمایش، سونوگرافی، سی تی اسکن، اِم آر آی، شیمی درمانی، خرید لوازم مربوطه، هزینه های اقامت و رفت و آمد شهری و بین شهری همراه یا همراهان بیمار، صرف وقت بسیار از سوی بیمار و اطرافیان، دردسرهای غیرمنتظره مانند گرانی، کمیابی یا خارجی بودن داروی تجویز شده و… همیشه از دغدغه های اصلی مردم کشور ما بوده و هست؛هزینه هایی که حتی افراد متمول و دارای امکانات را فقیر کرده و از پا می اندازد تا چه رسد به طبقات متوسط و فقیر جامعه؟! البته این مسئله در سایر کشورها نیز با شدت و ضعف هایی وجود دارد که پرداختن به آن حوصله دیگری را می طلبد و باید بر اساس میزان درآمد و قدرت اقتصادی آن ها به این مطلب پرداخت.
به عنوان مثال در کشور ما وقتی به یک پزشک متخصص مراجعه می کنید، او ابتدا حداقل مبلغ صدوبیست هزار تومان به بالا دریافت می کند و به تناسب نوع بیماری یا آسیب وارده برایتان عکس رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایش های مختلف که غالبا مرسوم است یا بررسی های تخصصی تر و غیره را می نویسد و شما غیر از پرداخت هزینه های آن ها برای هر بار مراجعه به همین آقا یا خانم دکتر باید مجددا ویزیت جداگانه بپردازید و زمان زیادی را در مطب وی معطل شوید.
خدا نکند که گذر یک هموطن بیمار، به بیمارستان های خصوصی بیافتد که در اصطلاح مردم به گونه ای حرفه ای او را تحت فشار می گذارند که از تمام اعضای بدنش پول تولید شود و چنانچه بعد از صرف هزینه های نجومی و وحشتناک، اگر شفا پیدا کرد، بر اثر بی پولی مجددا بیماری های روحی و روانی جدید و ناشناخته به سراغش می آید که این جدیدی ها دیگر هیچ راه درمانی ندارند. اما اگر اصلا پولی در جیبش یا حسابش نبود، باید با دردهای گوناگون دست و پنجه نرم کرده تا زمانی که وقت مرگشان فرا برسد.
از سوی دیگر عده ای از پزشکان و کادر بیمارستان های دولتی، وظیفه ترساندن بیمار از آنجا و تشویق آن ها به بستری شدن در مراکز درمانی خصوصی را بر عهده دارند که این نوع دلالی، خودش یک بلای خانمانسوز دیگر است که باید به طور جدی به آن توجه می شد که تا کنون نشده است!
بدیهی است که یک بیمارستان دولتی به علت مراجعه فراوان اقشار کم برخوردار به آنجا و نیز عدم اختصاص بودجه مناسب و کافی به آن و فقر امکانات، اکثر اوقات از لحاظ رسیدگی به بیمار، نظافت، امکانات پیشرفته، شیک بودن ساختمان و… در سطحی پایین تر از یک مرکز درمانی خصوصی قرار می گیرد و همین بهانه ای می شود برای تبلیغ پولساز برای بیمارستان خصوصی.
در حالی که وظیفه نمایندگان مجلس و دولت است که با اختصاص بودجه های درست و حسابی طوری مراکز درمانی دولتی را ساماندهی نمایند که مردم هرگز رغبت نکنند به سوی خصوصی ها بروند؛ اما وقتی یک نماینده مجلس یا هر صاحب مقام دیگر، به محض سکته قلبی یا هر بیماری دیگر، در بیمارستان خصوصی بستری می شود، خود به خود باید فاتحه رسیدگی به بیمارستان دولتی را خواند.
رشته پزشکی در کشور طی سال های اخیر به یک موقعیت پول ساز و مافیایی تبدیل شده که جز پول چیز دیگری نمی شناسد و جان انسان ها از کمترین ارزشی برخوردار نیست؛ به همین دلیل بسیاری از پزشکان متخصص، فوق تخصص، جراحان و رشته های مربوط به آن ها و نیز دندانپزشکان دارای مهارت های ویژه، بیماران خویش را به چشم کیسه پول یا کارت بانکی نگاه می کنند که هیچگاه نباید خالی باشد.
بیهوده نیست که عده زیادی از همین عزیزان در مشاغل دیگر مانند ساخت و ساز آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی، دامپروری و مرغداری صنعتی، خرید و فروش خودروهای لوکس و مالکیت نمایشگاه های ماشین، شغل های مرتبط با سرگرمی و تفریحات و خلاصه هرچه که به ذهن شما بیاید یا نیاید، حضور دارند و چیزی به نام رکود بازار و ورشکستگی اقتصادی هم شامل حالشان نمی شود، چون پزشکی در کشور ما همیشه بازارش داغ داغ است و مطب پزشکان انباشته از بیماران گوناگونی که هیچگاه به پایان نمی رسند.
با یک حساب سرانگشتی از درآمد یک پزشک متخصص یا جراح می توان دریافت که آنان چرا با افزایش سهمیه های کنکور در این مورد مخالفت می کنند.
اگر اغراق نباشد، تقریبا اکثریت پزشکان یاد شده درآمدهای عظیم خویش را به کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا، استرالیا و حتی ترکیه و امارات منتقل کرده و در آن ممالک، خانه و ملک خریده و در شرکت های آنان سرمایه گذاری کرده و به عبارت دیگر، وظیفه خالی کردن جیب مردم و انتقال آن به صورت ارزهای مختلف به خارج از کشور را بر عهده دارند و با پر شدن نسبی جیب ها و حساب های بانکی آن سوی مرزها، با کوچکترین حادثه و بهانه ای، قهر کرده و مهاجرت می کنند. به عنوان مثال در جریان شیوع ویروس کرونا و طبق آمار بیش از سه هزار پزشک به خارج مهاجرت کرده و مردم را در برابر انواع خطرات تنها گذاشته اند.
این گروه اگر هم در ایران بمانند، خودشان یک اپوزیسیون علیه نظام هستند و به شدت طلبکار که جلوی بیماران مرتبا سیاه نمایی کرده، نق می زنند، به آسمان و زمین و دولت و…، ایراد می گیرند، مردم را تحریک می کنند و همه را مقصر می دانند جز خودشان!
البته در میان این صنف، همانند اصناف دیگر انسان های شریف، خوش نام و دلسوز هم دیده می شوند که مایه افتخار و مباهات جامعه ایرانی هستند. ولی متاسفانه تعدادشان همیشه اندک است. استان گیلان هرگز نمی تواند نام نیک پزشکان خدمتگزار و باصفایی مانند دکتر حکیم زاده لاهیجانی (یکی از مؤسسان آسایشگاه معلولین رشت و نیز آسایشگاه معلولین کهریزک تهران)، دکتر دشتستانی (آستانه اشرفیه)، دکتر صالحی دوبخشری(رشت)، دکتر تائب(رشت)، دکتر مستشاری(رشت)، یک پزشک گمنام در شرق گیلان و… که در عدم وابستگی به مسایل دنیوی و تلاش فراوان برای انجام کارهای خیر و رسیدگی به بیماران نیازمند، کم نظیر بودند را از یاد ببرد. بدون تردید در کلیه شهرهای استان و کشور نیز چنین انسان های خدوم و محبوبی وجود داشته و دارند که در این دوران، بیش از هر زمان دیگر به وجود آن بزرگان و ادامه دهنده های راهشان نیازمندیم.
اکنون یکی از پاشنه آشیل های مهم دولت جناب آقای رئیسی، همین معدود پزشکانی هستند که هزینه های سربار دولت و مردم را افزایش می دهند و ناراضی می تراشند. در نتیجه دولت باید در این زمینه راهکارهای دقیق و جدی داشته باشد و در اسرع وقت به منصه اجرا گذاشته و از هرگونه سستی و امروز و فردا کردن، بپرهیزد.
البته شرکت ها و سازمان های بیمه گر ـ دولتی و خصوصی ـ نیز با بدقولی های خویش و شانه خالی کردن از مسئولیت در برابر بیماران و پرداخت نکردن به موقع مطالبات بیمارستان ها و پزشکان، یا بهانه جویی برای ندادن پول بیمه شده ها به این بازار نابسامان، دامن می زنند و مردم را در رنج و ناراحتی می اندازند که لازم است برای این گروه نیز به طور جدی، چاره جویی شود.
روی این اصل دولت سیزدهم با همه سخت کوشی و همتی که دارد به خرج می دهد و با همت عالی سرگرم حل مشکلات به جا مانده از دولت قبلی است، اگر می خواهد کارش با موفقیت پیش برود و خاطر میلیون ها رأی دهنده ای که به این دولت امید بسته اند را نسبت به مسایل درمانی و بیمارستانی آسوده کند، باید در باره پزشکان و عملکرد آن ها، تدابیر فوق العاده ای در پیش بگیرد. درغیراین صورت، روحیه طلبکارمآبانه، نگاه از بالا به پایین، رفتار نامهربان و عدم احساس مسئولیت بخش بزرگی از پزشکان و رشته های وابسته، حامیان اصلی جمهوری اسلامی که همان اقشار ضعیف هستند را ناامید خواهد کرد که در موارد متعدد چنین هم شده است.
جای تردید و تشکیک نیست که جمهوری اسلامی ایران متعلق به اقشار ضعیف جامعه است؛ زیرا آنان با نثار خون های مقدس بهترین عزیزان شان و جانفشانی های بسیار، این نظام مردمی را به پیروزی رسانده و بیش از چهار دهه با استکبار جهانی در شکل های گوناگون مبارزه کرده و باز هم در میدان رزم خواهند ماند، نه طبقات برخوردار که به محض احساس خطر، آماده فرار و مهاجرت هستند و جز راحتی خودشان به چیزی دیگری فکر نمی کنند.
به همین دلیل مسئولین ارشد و میانی کشور نیز که از سر سفره همین مردم برخاسته اند، باید بکوشند که از دغدغه های آحاد این ملت شریف و بزرگوار، کاسته و مشکلاتشان را به حداقل برسانند تا دلبستگی آنان به آرمان های بلند حضرت امام خمینی(ره) که به خاطرش انقلاب کرده و پای همه سختی ها مانده اند، همچنان محکم و استوار باقی بماند.

سیدعبدالباقی اسحاقی

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=24114

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: