در این وقتی که سرزمین ها و تمدن های نوین به هر شکلی روزهایی را در طول سال برای خویش دست و پا و اختراع می کنند تا هویتی بنمایانند و بهانه ای شاد برای لحظاتی از زندگی اجتماعی خویش داشته باشند، حیف است که ما با تاریخی سترگ و روزها و مراسم هایی […]
در این وقتی که سرزمین ها و تمدن های نوین به هر شکلی روزهایی را در طول سال برای خویش دست و پا و اختراع می کنند تا هویتی بنمایانند و بهانه ای شاد برای لحظاتی از زندگی اجتماعی خویش داشته باشند، حیف است که ما با تاریخی سترگ و روزها و مراسم هایی سنبلیک و بسیار موجه درسپاس از نعمات و عدالت خداوندی لختی شادی و اندیشه در کنار هم، درمیان هم ننمایبم.
اگر شادی بهانه والایی برای ادامه زندگی است پس زندگی پر از این بهانه برایتان آرزومندیم؛البته با رعایت احتیاطی که در این روزها امر واجبی است.
دراین شب یلدای اهورایی و باستانی برای همه خوانندگان روزنامه امروز شادی و خوش یمنی را خواستار واینکه طلوع صبح صادق بدمد برایتان به وقتی که شب یلدا برود.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
یلدا واژهایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخههای متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبانهای رایج در منطقه خاورمیانه بودهاست. برخی بر این عقیدهاند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته میشده، وارد زبان پارسی شدهاست.
واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) میگفتند که ماه تولد خورشید بود.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند.
رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقیمانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد، زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشد به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادین دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند؛ این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند.
در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند. در خطهٔ شمال رسم بر این است که در این شب خوانچه هایی تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. در سینی هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. در کنار غذاهای خوب یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» (ازگیل با آب ) یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل)
در گیلان خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند، رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.[ از نظر طب سنتی ایران در شب یلدا باید غذاهای گرم خورده شود. هر چه که خوردید نوش جان شما و هرچه که شنیدید از بزرگان کهنسالتان مال ما.
البته مایلیم که میوه مخصوص این شب (کدو تنبل) را با طبیعت گرمش برایتان پیشنهاد کنیم. خالی از لطف نخواهد بود.
با میل و رغبت عشق دهانی پر زبخار حتی در این شب سرد درکنار گلدانی از شمعدانی از شما در خانه هایتان می خواهم ، می خوانم : دگر این پنجره بگشای که من — به ستوه امدم از این شب تنگ.
شب مبارک یلدا بر همه ایرانیان عزیز همایون باد
کار و معاش و استراحت و راستی و نیکی و مهربانی و آسایش و تولید و تقسیم و عدالت و همه چیزهای برحق انسانی به شایستگی و بایستگی تقدیم جامعه ما ایران کهن سال باشد و بماند.
کوروش مهیار
دیدگاهتان را بنویسید