شنبه / ۲۴ آبان / ۱۴۰۴
×
یادداشت/ علی افتخاری

 چرا باید بی خیال ورزش شد؟!

باز باران خبر/ فیدل کاسترو هم فهمیده بود که کارشناسان و متخصصان ورزش در ایران جایی در ورزش ندارند. وقتی مرحوم دکتر غفوری فرد با فیدل کاسترو دیدار کرده بود، رهبر کوبا به غفوری فرد گفته بود تخصص شما چیست؟
 چرا باید بی خیال ورزش شد؟!
  • کد نوشته: 40550
  • منبع: باز باران خبر
  • شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴
  • 96 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • باز باران خبر/ فیدل کاسترو هم فهمیده بود که کارشناسان و متخصصان ورزش در ایران جایی در ورزش ندارند. وقتی مرحوم دکتر غفوری فرد با فیدل کاسترو دیدار کرده بود، رهبر کوبا به غفوری فرد گفته بود تخصص شما چیست؟
    غفوری فرد گفته بود “فیزیک هسته‌ای”؛ می‌گویند فیدل کاسترو با تعجب گفته که من در کل کوبا تنها دو متخصص فیزیک هسته‌ای دارم، مگر شما در ایران چند تا متخصص هسته‌ای دارید که شما بعنوان رئیس سازمان تربیت بدنی فعالیت می‌کنید؟
    بیش از ۲۰ سال است که در پی یافتن پاسخ به این پرسش ساده ام!
    ورزش در اولویت چندم کشور است؟ هیچکس پاسخ این سوال را نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند و یا اصلا برایش مهم نیست زیرا ورزش در چمبره سیاست فرو رفته و پست ها را با بازی “مارپله” تقسیم و افرادی را وارد عرصه ورزش می‌کنند که فقط می‌خواهند عکس‌های یادگاری برای بچه‌ها و نوه‌هایشان بگیرند و اصلا سیاسیونی که وارد وزارت ورزش می‌شوند را نمی‌توان از ورزش جدا کرد؛ آنان چسبیده به ورزش‌ هستند و مدعی تمام عیار.
    آنان برای کارکنان و کارشناسان دانا و شریف وزارت ورزش هیچ ارزشی قائل نیستند و بتازگی هم یکی از معاونین وزارت ورزش گفته که کارکنان وزارت ورزش نباید در هیئت های ورزشی باشند.
    بجز در زمان احمد درگاهی و مهندس هاشمی طبا در بقیه موارد همه رؤسا و وزرای وزارت ورزش ۸۰٪ معاونین خود را از افراد خارج از ورزش با توصیه یا رانت برگزیده‌اند هم اکنون نیز اکثریت معاونین غیر ورزشی وزارت ورزش یا با توصیه آمده اند یا با رانت!
      بعضی از آنان مثل معاون مالی و پشتیبانی را هم بدلیل نیاز به یک فرد توانمند برگزیده اند.
    به نظر می رسد سالهاست که خیلی از پیشکسوتان ورزشی، دانش آموختگان ورزشی و اساتید دانشگاه و بزرگان ورزش به دلایل زیر یا دلایل دیگر بی خیال ورزش شده و فقدان آنان در عرصه ورزش ضربات و لطمات جبران ناپذیری به ورزش وارد کرده‌است که در بند های زیر بدان ها اشاره می‌شود.
    ۱- وقتی تعداد “نظامی ها ” در ورزش بیش از تعدادشان در “پادگان‌ها ” باشد باید هم بی‌خیال ورزش شد. ورزشی که در آن برای تحصیل کرده ها و متخصصان‌اش جایی وجود ندارد.
    ۲-‌ زمانی که در مجلس شورای اسلامی برای تعیین و تکلیف بودجه ورزش باید به دهها نماینده بی‌خبر از ورزش التماس کرد تا بودجه ورزش را افزایش دهند، آنوقت است که تصور می‌کنید که بی‌خیال ورزش شوید.
    ۳- وقتی در مجلس قانونی را تصویب می‌کنند که در آن ماده ۸۸ چوب حراج به اماکن‌ ورزشی دولتی زده و ویرانگر ورزش قهرمانی و همگانی است در این هنگام از ورزش فاصله میگیری و بی‌خیال آن می‌شوید.
    ۴- زمانی که مدیریت مهم و حیاتی ورزش همگانی را از چنگ متخصصین در می‌آورند و معاونت آن را به یک تحصیل کرده “حوزوی ” می‌سپارند. آیا واقعا جای ماندن در ورزش است، بی‌خیال آن نمی‌شوید؟
    ۵ – وقتی ورزش زیبای “تیراندازی ” ما “قربانی ” یک مدیریت ناموفق می شود و به وفور می‌بینیم که “تیرها” در”سیبل‌ها” قرار نمی‌گیرند و تازه رئیس جمهور محترم هم او را با همه ناکامی‌های متعدد در میادین بین‌المللی، عضو شورای عالی ورزش قرار می‌دهد، آیا دلسرد، مأیوس و بی خیال ورزش نمی‌شوید؟
      ۶- زمانی که وزرای وزارت ورزش و کارشناسان خدوم آن از سازمان امور مالیاتی درخواست می‌کنند و ماهها  چانه زنی می‌کنند که ورزش را از مالیات ارزش افزوده معاف نمایند و دو وزیر را سراغ دارم (آقایان کیومرث هاشمی و احمد دنیامالی) که در حد خواهش و تمنا خواهان‌ حذف آن شده‌اند، آنگاه از خود سئوال می‌کنید که براستی پیرزنی که برای آب درمانی وارد استخر شده چرا باید ۱۰٪ مالیات بر ارزش افزوده میداد؟ واقعا بی خیال ورزش نمی‌شوند؟
    ۷ – آنگاه که به مدیریت کلان ورزش می‌نگرید و وقتی وارد وزارت ورزش می‌شوید انگار اشتباهی به وزارت امور خارجه آمده‌اید و این همه مسئول غیرورزشی را در رأس پست‌های کلیدی می‌بینید، آیا دلتان برای شریف‌ترین کارشناسان و کارکنان وزارت ورزش نمی‌سوزد که باید زیر نظر امثال یامین‌پورها، کلهرها، حسن‌خانی‌ها و انبوهی از افراد غیر ورزشی آن هم در خانه ورزش و محل کار تخصصی خود، باشند؟ بی خیال ورزش نمی‌شوید؟
    ۸ – وقتی می‌نگرید که در فراکسیون ورزش مجلس تقریبا همه نمایندگان عضو هستند و یکی از بزرگترین فراکسیون‌های مجلس است، چرا باید با وجود این فراکسیون ورزش ما مظلوم باشد؟ این فراکسیون در سال‌های گذشته بیشترین فعالیتش این بوده که چند نماینده را با هزینه وزارت ورزش به المپیک‌ها و بازی‌های آسیایی اعزام نماید و نتنها یاری برای ورزش نبودند بلکه با دریافت دهها هزار دلار باری بر روی دوش ورزش بودند. (کلیه مدارک این ادعا موجود است ) اما در هنگام بودجه هیچکدام دست ورزش را نمی‌گیرند.۹- ⁠هنگامی که در راهروهای سازمان برنامه و بودجه باید التماس کنید که برای المپیک و بازی‌های آسیایی این بودجه بخور و نمیر را “تخصیص” دهند و با صد واسطه التماس کنند که خزانه این پول را بدهد، باید نه‌تنها بی‌خیال ورزش شد بلکه از آن فرار کرد.
    ۱۰- وقتی فردی که روزگاری معلم پرورشی بوده در زمان محمود گودرزی مستعفی می‌آید و در طبقه چهارم وزارت ورزش “تاجگذاری” می‌کند و فوتبال این دیار را طبق گزارش دادستانی کرمان به فساد گسترده کشانیده اصلا نه‌تنها باید بی‌خیال ورزش شد بلکه به قول حافظ به ورزش این دیار” براو نمرده به فتوای من نماز کنید”
    ۱۱- ⁠زمانی که بهترین نیروهای ورزشی در درون وزارت ورزش هستند و سالها به ورزش خدمت کرده‌اند شما درمی‌یابید که معاونین وزارت ورزش از بین غیر ورزشی ها انتخاب می‌شوند آیا از این مدیریت “رانتی ” خسته و بی‌خیال ورزش نمی‌شوید؟
    ۱۲- ⁠اگر قرار است با افتخار آفرینی های بی نظیر و تاریخی کشتی، صدها ضعف در ورزش نادیده گرفته شود، فوتبال بی‌سروسامان ما با “فیفا هراسی ” وزیر و دست اندرکاران را بترسانند و با یک اساسنامه مسخره اداره شود و آنها خدا را بنده نباشند، همه بی‌خیال ورزش می‌شوند. قطعا با این مدیریت رانتی در فوتبال، تیم ملی فوتبال ما در جام‌جهانی فوتبال زنگ تفریح تیم های دیگر می‌شود، همانطور که قبلا با ۶ گل از انگلیس چنین شدیم.
    ۱۳- وقتی تجربه و تخصص نزد مسئولان و بزرگان ورزش آنقدر بی‌ارزش است که در ستاد عالی بازی‌های المپیک بعضی از افرادی دعوت می‌شوند که برای المپیک تصمیم‌گیری کنند، در صورتی که این افراد هرگز به المپیک نرفته و اصلا فلسفه رنگ‌های حلقه المپیک را نیز نمی‌دانند، آیا با این نوع مدیریت نباید بی‌خیال ورزش شد.
    ۱۴- ⁠وزارت ورزش که این روزها  “پاتوق” نمایندگان مجلس شده تا بیایند با وزیر ورزش بنشینند، چندتا توپ و بسته ورزشی بگیرند و به حوزه های انتخابیه برگردند و با یک “سوت ” توپ‌ها را نه برای ورزش که برای “رأی ” به گردش درآورند. بی‌خیال ورزش نمی شودی؟!
    ۱۵- ⁠وقتی با وجود ده‌ها هزار متخصص ورزشی، کمیته ملی پارالمپیک را به یک متخصص نظامی سپرده‌اند آیا واقعا بی‌خیال ورزش نمی‌‌شوید ؟

    گفتنی است از افراد سیاسی که در رأس وزارت ورزش قرار گرفتند می‌توان موفق ترین آنها را مهندس هاشمی طبا، مهندس علی آبادی، دکتر سلطانی فر و دکتر صالحی امیری که مدت کوتاهی سرپرست وزارت ورزش بودند، دانست.
    البته پیشکسوتان، جامعه ورزش و دست اندرکاران ورزش هرگز حضور قوی و استثنایی دکتر سیدرضا صالحی امیری در کمیته ملی المپیک را فراموش نخواهند کرد.
    علی افتخاری -کارشناس ورزش

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *