باز باران خبر: باشگاهداری در فوتبال ایران به دلیل ساختارهای ضعیف و عدم درآمدزایی پایدار عموماً یک “کسبوکار زیانده” محسوب میشود.
در فرآیند واگذاری باشگاه این تصور که مالک قبلی حق مطالبه هزینههای جاری انجامشده (مانند حقوق بازیکنان، هزینههای سفر، هتل و البسه) را از خریدار جدید دارد، کاملاً اشتباه است!
همچنین هزینههایی نظیر دستمزدها، پاداشها، سفر و تدارکات، جزو هزینههای عملیاتی محسوب میشوند و این هزینهها برای حفظ فعالیت تیم در دوره مدیریتی مالک صرف شده و فاقد منافع اقتصادی آتی هستند.
از منظر حسابداری و حقوقی این هزینهها “زیان سوخته” مالک قبلی هستند. مالک نمیتواند تبعات زیان عملیاتی (زیان انباشته) که خود ایجاد کرده را بهصورت یک طلب از خریدار جدید مطالبه کند. این مطالبه نقض صریح اصول حقوق تجارت و حسابداری است.
بر این اساس قوانین فدراسیون فوتبال ایران و کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) مطالبه هزینههای جاری توسط مالک قبلی را منتفی میکنند و در عوض سختترین الزام برای تأیید نقل و انتقال، “تعیین تکلیف قطعی” بدهیهای معوق به اشخاص ثالث (بازیکنان، مربیان و سایر باشگاهها) است.
برای صدور مجوز انتقال، مالک قبلی موظف است ثابت کند که بدهیهای معوقه (مانند حقوق پرداخت نشده) تسویه شدهاند. این مکانیسم نظارتی مالک را در موضع متعهد به پرداخت بدهیهای باشگاه قرار میدهد، نه طلبکار بابت هزینههای سوخته!
بدهیهای وعدهای (مانند حقوق پرداخت نشده بازیکنان) جزو تعهدات باشگاه هستند. مالک قبلی موظف است این بدهیها را تسویه کند یا بپذیرد که این مبالغ از ارزش ریالی یا ارزش خالص امتیاز باشگاه هنگام واگذاری کسر گردد.
لذا آنچه معامله میشود “امتیاز و داراییهای باشگاه” است، نه “کل تاریخچه هزینههای” مالک قبلی!
با این وصف درخواست مالک قبلی برای دریافت “کل هزینههای باشگاهداری” از خریدار جدید بهطور مطلق فاقد وجاهت قانونی، مالی و فوتبالی است؛ او تنها حق دارد ارزش روز امتیاز باشگاه و داراییهای مشهود و نامشهود آن را مطالبه کند و هرگونه ادعای دیگر ناشی از عدم درک اصول بنیادین کسبوکار، شفافیت و مدیریت حرفهای است.
این تحلیل حکایت از وضعیت مالکیت دو باشگاه سپیدرود و داماش است که توسط اشخاص حقیقی اداره می شوند.
دیدگاهتان را بنویسید