به عقیدهٔ اکثر اهالی موسیقی ایرانی، شجریان بزرگترین چهرهٔ تاریخ موسیقی ایران است؛ چهرهای که نام و صدای او شاید تا صدها سال دیگر نیز آرامبخش دلها و جان های شیفتهٔ زیبایی باشد و نام او را پر آوازهتر از امروز بر زبانها جاری سازد.شجریان طی چندین دهه فعالیت هنری با دقت و وسواسی قابل […]
به عقیدهٔ اکثر اهالی موسیقی ایرانی، شجریان بزرگترین چهرهٔ تاریخ موسیقی ایران است؛ چهرهای که نام و صدای او شاید تا صدها سال دیگر نیز آرامبخش دلها و جان های شیفتهٔ زیبایی باشد و نام او را پر آوازهتر از امروز بر زبانها جاری سازد.
شجریان طی چندین دهه فعالیت هنری با دقت و وسواسی قابل تحسین بسیاری از اشعار بزرگان شعر فارسی را با صدای آسمانی خود به اشعاری جاودان بدل ساخت و در زمانهٔ سفلهپروری که دستهای کوتهبینانِ فرصت طلب با هر ابزاری برای نابودکردن فرهنگ و تاریخ این سرزمین هجوم آورده بودند، شجریان از جمله هنرمندانی بود که با تمام وجود زیر بار این تندباد ویرانگر ایستادگی کرد و برای پاسداشت این فرهنگ و شناساندن آن هر درشتی و سختی و مرارتی را به جان خرید.
در زمانهٔ سفلهپرور و زراندوزی که هنر به متاعی بیارزش و تجاری بدل شده بود، شجریان با تمام توان و قوت در مقابل کالایی شدن همهجانبهٔ موسیقی ایرانی ایستاد و برای گرامیداشت شعر و موسیقی و هنر ایرانی هیچگاه از اصول خود کوتاه نیامد.
در زمانهای که رسانهها و کتب درسی ما رسالت خود در شناساندن مفاخر فرهنگی ایران را فراموش کرده بودند، شجریان از معدود کسانی بود که تا آنجا که میتوانست از خیام، حافظ، سعدی، مولوی و عطار خواند و شعر، این هنر والا و معنوی ایران را درجامعه زنده نگه داشت.
شجریان در طول حیات پربرکت هنری خود هیچگاه همدل و همراه صدای ناکوک موسیقی زمانه نشد و با وسواسی شگرف به شناساندن هنر غنی ایران اهتمام ورزید.
استاد شجریان طی چندین دهه فعالیت هنری به جایگاه و شأنیت والای خود آگاه بود؛ او طی این دههها نه با اهالی ثروت و قدرت دمساز بود، نه شعر سست هر شاعری را میخواند و نه برای سریالها و فیلمهای کمارزش این و آن آهنگ و تصنیفی میساخت.
نوای شجریان پیوند دهندهٔ روح سرگشتهٔ ایرانی با عصر زرین فرهنگ و هنر و تمدن این سرزمین است؛ شجریان بیشتر از هر هنرمندی خاطرهٔ جمعی ما ایرانیان را به گذشتهای پیوند میزند که در آن زیست جهانمان هنوز تحت انقیاد مناسبات اقتصادی و سرمایه داری درنیامده بود.
نوای شجریان برای روح جمعی ایرانی مأوایی است برای فرار از جهان احاطه شده توسط تکنولوژی، نویز، دود و آلودگی حاصل از آن!
صدای شجریان یادآور روح نوستالوژیک تصویر شده در شعر حافظ، سعدی، خیام، مولوی و… که در آن انسان ایرانی در باغی بزرگ بر کنار جوی زلالی نشسته و با تماشای گل و ریحان و گوش سپردن به نوای بلبلان گذر عمر را نظاره می کند.
نوای شجریان، نوایی است که از دل تاریخ این سرزمین میآید و همین امر او را به شخصیت و هنرمندی ممتاز بدل میسازد؛ هنرمندی که بیشترین شباهت را به جاودانگان هنر این سرزمین از قبیل حافظ، سعدی، عطار و خیام دارد.
شخصیت متین، زندگی بی حاشیه، احترام به مخاطب و شناخت عمیق او از هنر ایرانی شجریان را به بزرگترین چهره هنری [حداقل] نیم قرن اخیر ایران بدل کرده است.
روحش شاد و یادش همیشه زنده باد??
دیدگاهتان را بنویسید