جوان و نیاز به مشورت و راهنمایی

جوانی، زیباترین دوران زندگی است؛ جوان به طور طبیعی همیشه به دنبال تحقق آرزوها، فعالیت، جستجو و تلاش خستگی ناپذیر می باشد. اگر در یک جوان چنین ویژگی هایی یافت نشود، باید به دنبال یافتن نشانه هایی از بیماری های روحی و جسمی در او بود.
گفتگو با جوانان همواره شادی آوراست، زیرا برای بیان نظرات خویش از هر گونه آلایش دور بوده و همیشه صمیمیت در گفتارشان موج می زند. بدین خاطر برای آن ها ارزش قائلم و در عین حال دوست دارم در هر موقعیتی که پیش می آید، پیرامون تجربیات خود با آنان سخن بگویم و در کلاس های درس، وقتی که در مقابل طلاب و دانشجویان قرار می گیرم، فرصت را مغتنم می شمارم.
ـ پرهیز از آزمایش و خطا
اکنون به وضوح زمانی را که جوان بودم به یاد می آورم. دورانی که برای مشورت با افراد سالمند موفق، ارزش والایی قایل بوده و فرصت آن را داشتم که از اندرزهای خردمندانه آن ها بهره مند شوم. راهنمایی آنان را با دقت می شنیدم و با بهره گیری از آن ها، در کارهایم می کوشیدم از آزمایش و خطای بیش از حد، پرهیز کنم.
ـ مشکلات جوانان امروز
آنچه امروز مشاهده می شود این است که جوانان بیشتر مجذوب جذابیت ها و خواسته های کم ارزش موجود بوده، استعدادهای و قابلیت های آنان به نحو مطلوب، تربیت نمی شود. به نظر می رسد افزایش تفکرات مادی، به دانش اجتماعی و اخلاق محیط خانه، زیان وارد کرده و از آن بالاتر، پرورش خلاقیت های فردی، کمتر به چشم می خورد. این ها واقعیت هایی است که امروزه در بسیاری از کشورهای دیگر هم قابل مشاهده است.
ـ نادیده گرفتن تجربیات افراد مسن
اکنون این نگرانی وجود دارد که چرا جوانان به سوی نادیده گرفتن تجربیات با ارزش افراد موفقی که از میانسالی عبور کرده و حامل کوله باری از تجربیات مفید هستند، گرایش داشته و به دست آوردن کمترین مدرک تحصیلی یا کسب کوچکترین موفقیت، آن ها را مغرور کرده و احساس بی نیازی از تجربه افراد میان سال به آنان دست می دهد.
تلخ تر از رفتار برخی جوان ها، عملکرد آن عده از افراد سالمند است که صاحب تجربه های گرانبها هستند ولی در انتقال تجارب خود به نسل جوان، اکراه داشته و بخالت می ورزند.
اینک دنیا سرشار از کتاب های ایده پردازی در رشته های مختلف و مشاغل گوناگون گردیده که در مجموع تمدن انسانی را تشکیل می دهد. اما متاسفانه تجربیات شخصی افراد موفق که در حقیقت سنگ بنای هر پیشرفتی به شمار می آید، به طور گسترده و کاربردی در اختیار جوانان ما قرار نگرفته است.
ـ نیازهای مشترک جوانان دنیا
جوانان ملیت های مختلف، عموما احتیاجات مشترک، آرزوهای مشابه و واکنش های همانند، دارند. در این رابطه، اختلاف فرهنگ ها، پیشرفت های ملی و موقعیت های جغرافیایی، تأثیر چندانی در اصل موضوع ندارد. جوانان به راهنمایی، شادابی و نیرو، احتیاج دارند تا بتوانند با ناشناخته ها، دست و پنجه نرم کرده و به جستجوی دنیای بهتر بپردازند. آنان نیازمند امید و تصویر روشن آینده می باشند.
ـ احساس مسئولیت
مهمتر از همه، آن ها به رشد بینش اجتماعی [= بصیرت] و درک خوبی ها محتاجند تا بدین وسیله «احساس مسئولیت» را در خود، به وجود آورند. احساسی که برای ساختن جهانی بهتر و آینده ای درخشان، به وجودش بیش از پیش، نیازمندند. به همین دلیل بر جوانان واجب است که برای فردا، آماده شوند. فردای جهان نیز وابسته به این است که آنان به امروز، چگونه می اندیشند؟
ـ ارزش راهنمایی های ساده
اغلب سخنانی که در زندگی برای راهنمایی، مورد استفاده قرار می گیرند ـ همانند: کس نخارد پشت من/ جز ناخن انگشت من ـ ظاهری پیش پاافتاده و ابتدایی دارند. ما اغلب به چنین کلمات عامیانه ـ که برای تعیین سرنوشت افراد و نسل ها، به کار برده می شود ـ بها نمی دهیم. البته تنها زمانی به ارزش واقعی این کلمات پی خواهیم برد که از طریق تجربه مستقیم، اهمیت آن ها بر ما آشکار گردد.
بی تردید جوانانی پیشرفت خواهند کرد که از همین سخنان ساده، بهره گرفته و برای رسیدن به موفقیت در امور پیچیده و مشکل ـ که در زندگی فراوان هستند ـ به کار گیرند.

ادامه دارد

سید عبدالباقی اسحاقی

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=921

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

پیشنهادی: