یک سال از بارش برف شامگاه یکشنبه ۲۵ بهمن ماه سال ۹۸ گذشته؛ برفی که بیش از ۴۰ ساعت بارید و بارید و شهر و مسافران را سفیدپوش کرد و همه خوشحال از این موهبت الهی خدا را مدح و ستایش کردند. اما این همه ماجرا نبود و اصل داستان بعد از آب شدن برف […]
یک سال از بارش برف شامگاه یکشنبه ۲۵ بهمن ماه سال ۹۸ گذشته؛ برفی که بیش از ۴۰ ساعت بارید و بارید و شهر و مسافران را سفیدپوش کرد و همه خوشحال از این موهبت الهی خدا را مدح و ستایش کردند.
اما این همه ماجرا نبود و اصل داستان بعد از آب شدن برف شروع شد و دو استان قم و گیلان درگیر بیماری قرن شدند؛ بیماری و مرضی که برای اولین بار بطور رسمی اسمش از صداوسیمای ایران و دنیای مجازی به گوش رسید و اعلام کردند که همه دنیا درگیرش شده است!
دونفر در ۳۰ بهمن ماه در شهر قم براثر ابتلا به ویروس کرونا جان باختند..بعداز آن فیلم های بیمارستانها و چند روز بعد غسالخانه ها و قبرستان ها به نمایش درآمد و رعب و وحشت زمانی بیشتر شد که در هر کوچه و سر در خانه ها پرچم های عزا برافراشته شد!
چهارم اسفند ستاد مبارزه با کرونا تشکیل شد وتنها سلاح پروتکل بهداشتی ماسک و مواد ضدعفونی کننده بود و در همین اثنا قحطی یکباره ملزومات بهداشتی از قبیل الکل، ماسک و… کشور را دچار بحران کرد.
در چنین شرایط بغرنج و التهاب آوری اوضاع روانی و اجتماعی جامعه حسابی به هم ریخته و از نهم اسفند ماه نیز آغاز تعطیلی مدارس و دانشگاهها اعلام شد. همچنین دریک اقدام ناشیانه توزیع ماسک در داروخانه ها ممنوع شد و طب سنتی اسلامی وارد عمل شد .۲۶اسفند ماه اماکن زیارتی تعطیل شد. دراین زمان مردم وقتی ماسک نداشتن بی خیال فاصله اجتماعی می شدند و همین برای بعضی ها که شرایط را رعایت می کردند، شده بود عامل نزاع در صف نانوایی یا خرید در فروشگاهای زنجیره ای و… البته همین رعب و وحشت و دلهره و اضطرابی که با دیدن تصاویر مرگ و میر های کرونایی و تدفین مردگان در شرایط تنهایی ایجاد شده بود کمی مردم را به خود آورد و دید و بازدیدهای نوروز ۱۳۹۹ تا حد زیادی تعطیل شد و عموما در فضای مجازی عید را به هم تبریک گفتند و روی همین اصل خانواده ها باالاجبار ۱۳ بدر را نیز بی خیال شدند تا اینکه اسفند و فروردین کرونایی دهشتناک سپری شد و با گرم شدن هوا کمی ترسها فرو ریخت و آرام آرام تجمعات دوستانه و دورهمی های خانوادگی شکل گرفت!
اما مگر کرونا شوخی داشت! تجمعات باعث شد شیوع ویروس کرونا دوبار اوج بگیرد و آمار کشته ها بالا برود تا جایی که هفتم مرداد رکورد ۲۳۵ مرگ کرونایی در یک روز اتفاق افتاد و شعار ما کرونا را شکست می دهیم قوت گرفت!
همین که روند مرگ و میر کاهش پیدا کرد، دوباره مردم به میدان آمدند و زدن ماسک و ایجاد فاصله اجتماعی را فراموش کردند و ماه های شهریور و مهر هم با فراز و نشیب تلفات کرونایی سپری شد تا اینکه در ۲۶ آبان رکورد ۴۸۶ مرگ کرونایی طی یک روز در ایران ثبت گردید.
کاهش مجدد مرگ و میر و رعایت پروتکل بهداشتی و رنگ بندی استانها وشهرها، منع آمد و شد استانی ادامه داشت و به نظر می رسید همه چیز دارد به ثبات می رسد.
براین اساس برگزاری مراسم عزا و عروسی مجدد قوت گرفت و در ۲۵ بهمن ماه ۹۹ ویروس جهش یافته کرونای انگلیسی در کشور چرخید و چرخید و در حسین آباد قزوین و کمی آنطرف تر در پایتخت فرود آمد. هنرمندان بسیاری از عرصه فرهنگ و دانش و ورزش در مقابل این بیماری نتوانستند ایستادگی کنند و از میان ما رفتند و دوستداران خود را سیاه پوش کردند.
ستاد مبارزه با کرونا این بار به همه آحاد ملت از کودک و جوان و میانسال و مسن هشدار داده که بیشتر مراقب خود باشند و پروتکل بهداشتی را رعایت کنند.چرا که به راستی نمی دانیم زنگ خطر ویروس منحوس کرونا برای کی به صدا در می آید. کرونا را جدی بگیریم و بیشتر مراقب خود وخانواده خود باشیم؛ شاید این آخرین لبخند ،آخرین نگاه و آخرین دیدار ما باشد!
مجید مصطفوی
دیدگاهتان را بنویسید