(قسمت هفتم) تمهیدات سازمانی دولت در حمایت از کودک و کودکان کار دولت جمهوری اسلامی ایران هم پس از انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی حمایت از مستمندان، محرومان و مستضعفان جامعه خصوصاً کودکان، سالخوردگان و زنان سرپرست خانوار را در رأس کار خود قرار داد که در این مورد به تشکیل دو نهاد مقدس […]
(قسمت هفتم)
دولت جمهوری اسلامی ایران هم پس از انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی حمایت از مستمندان، محرومان و مستضعفان جامعه خصوصاً کودکان، سالخوردگان و زنان سرپرست خانوار را در رأس کار خود قرار داد که در این مورد به تشکیل دو نهاد مقدس کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی میپردازیم.
با این وجود که سابقه شکل گیری و پیریزی تشکیلات نهاد کمیته امداد امام خمینی (ره) به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و حدوداً سال ۱۳۴۲ باز میگردد که برخی از انقلابیون اول نهضت اسلامی که در زمره همراهان و همرزمان حـضرت امام خمینی (ره) قرار داشتند و تعدادی از مـسئولین فعلی این نهـاد میباشند، از سمت مـعظم له مـأموریت رسیدگی به خـانواده زندانیـان سیاسی، نیازمندان مبارزین را بر عهده داشتند؛ ولی با پیروزی انقـلاب شکوهمند اسلامی و آغاز فعالیت مجـدد قسمتهای اداری ، اقتصادی و فرهنگی کشور، اهمیت حـمایت از نیازمندان در اولویت برنامههای نظام قرار گرفت و دقیقاً ۲۲ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعنوان دومین نهاد انقلابی در تاریخ ۱۴ اسفند ماه ۱۳۵۷، کمیته امداد امام، با صدور حکم پرخیر و برکت و تاریخی حضرت امام خمینی(ره) برای مدت نامحدود، بمنظور عملی ساختن اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه در حمایت و کمک به محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنان ، برپا گردید. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۱۴۳)
از مجموع ۴۳۱۱۵۶۷ نفر مورد حمایت در سال ۱۳۸۹ تعداد ۹۳۶۰۱۶ نفر زیر ۱۸ سال را تشکیل میدهند که بنابر سخنان معاون مشارکتهای مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره) از این تعداد ،۸۲۱ هزار کودک یتیم زیر ۱۸ سال را دربر میگیرد. (همان)
طبق ماده ۱ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بدون سرپرست مصوب ۱۳۸۷/۱۱/۱۳، هیات وزیران: سرپرستی کودکان و نوجوانان بی سرپرست به منظور فراهم نمودن نیازهای مادی و معنوی آنان ،مطابق مقررات این قانون صورت میگیرد.
بر اساس ماده ۲ این لایحه: کارهای راجع به سرپرستی کودکان و نوجوانان بدون سرپرست، سازمان بهزیستی کشور است که در این قانون به طور خلاصه سازمان عنوان میشود.
براساس ماده ۸ این لایحه: تمامی افراد کمتر از ۱۵ سال که واجد شرایط مذکور در ماده (۹) این قانون میباشند شامل این قانون قرار میگیرند.
لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بهزیستی کشور مصوب ۱۳۵۹ و اصلاحات و الحاقات به عمل آمده در جلسه مورخ ۵۹/۴/۲۵شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران و جلسه علنی روز سه شنبه مورخ نهم بهمن ۱۳۵۷ مجلس شورای اسلامی. (ملکی، ۱۳۸۸: ۹۵)
ماده واحده ـ در جهت تحقق مفاد اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بمنظور تأمین موجبات برنامه ریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی و تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه اجرای برنامههای بهزیستی در زمینه حمایت خانواده های بی سرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفهای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفین اجتماعی و حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بیسرپرست و معلولین غیرقابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توانبخشی و تأمین موجبات تشویق، جلب مشارکت و فعالیتهای گروههای داوطلب و موسسات غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور تشکیل میشود. (شفیع پور، ۱۳۹۰ : ۱۴۵)
سازمان بهزیستی کشور از پر اهمیتترین نهادهای حمایتی دولتی است که از طریق بودجه عمومی به افراد معلول و محروم جامعه کمک مینماید. بعد از پیروزی انقلاب، سازمان بهزیستی کشور از ادغام سازمانهای خیریه و حمایتی که در این قسمت بودند، آغاز به کار کرد.
در این موضوع وظایف والدین در حمایت از حقوق کودکان کار بررسی شده و در این سمت و سو نخست تکلیف والدین در حضانت و نگهداری کودکان را مورد بررسی قرار میدهیم.
در قانون مدنی ایران به موضوع حضانت نگاهی دو طرفه دارد از طرف آن را از حقوق مسلم کودک به شمار آورده است به این دلیل که والدین را مکلف به رعایت این امر کرده است از این لحاظ فقط رعایت مصالح عالیه کودک مورد توجه است. (صفایی ، ۱۳۹۴ : ۱۶۴) به همین علت است که قانون گذار در ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی بیان میدارد:
«هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنها است، از نگاهداری او امتناع کند، در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید، به تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی العموم، نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست الزام کند و، در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند»
از سوی دیگر حضانت را حق پدر و مادر نیز دانسته است به نظر میرسد داشتن این حق برای عهده دار شدن آن است و بدین معنا نیست که پدر و مادر میتوانند با اسقاط این حق کودک را به حال خود رها کنند مگر اینکه حکومت و جامعه راهکاری برای حراست و حفاظت از این دسته از کودکان در نظر بگیرد البته تدبیر ناچار حکومت، هیچ گاه جای والدین و خانواده را نمی گیرد و از باب ناچاری و اضطرار است. (گرجی ، ۱۳۹۳ : ۱۸۸)
ماده ۱۱۷۵ قانون مدنی اینگونه معنا و برداشت میدارد: «طفل را نمیتوان از ابوین و یا از پدر و یا از مادری که حضانت با اوست گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی» هرچند که تعبیر برخی فقها را شاید بتوان دلیلی بر حق اسقاط این امر دانست آنان میگویند که مادر میتواند از حضانت فرزند خود همانند شیر دادن امتناع کند.
واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسانی یعنی مساعد کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت دارد و با توجه به اینکه موضوع ما در اینجا درباره حق تربیت است و نه تحقیق موضوع تعلیم و تربیت و با عنایت به اینکه تربیت تعاریف متفاوت و متنوعی دارد که در بحث فوق به آن اشاره شد. در عبارتی کوتاه میتوان گفت که منظور از تربیت، خلق دگرگونیهای مطلوب در تن و روان است. با توجه به تعریف تربیت به نظر میرسد ارکان مهم آن شناسایی شخصی است که در تلاش برای تربیت او هستیم و همچنین آشنایی با قوانین و روشهای تربیت. تربیت یکی از وظایف خاص پدر و مادر و سرپرستان قانونی در عرصه خانواده و اجتماع است. تربیت مهمترین مسؤولیت پدر و مادر در قبال فرزند است زیرا آینده کودک تحت تأثیر رفتار صحیح والدین و نشان دادن برخوردهای مناسب در موقعیتهای مختلف است. (ابوالفتحی ، ۱۳۹۱ : ۱۱۱)
در قرآن کریم میخوانیم:
یا ایها الذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره علیها…
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگاه دارید…
یکی از موارد مهمی که اکثر مفسران در بحث از این آیه بیان کردهاند ادب آموزی و مسائل تربیتی است یعنی خداوند در این آیه، به دنبال اخطار به برخی از همسران پیامبر (ص) و سرزنش آنان، خطاب خود را همه مؤمنان قرار داده است و درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنان دستوراتی میدهد.( شیروانی ، ۱۳۸۵ : ۱۳۵)
همینطور خداوند در قرآن کریم گاهی رویه عملی برخی بندگان برگزیده خود را در تربیت و پرورش کودکان اظهار میکند؛ مثل پندهای لقمان به فرزندش که میتواند نماد توجه کامل به تربیت، به خصوص تربیت دینی باشد.
و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله إن الشرک لظلم عظیم:
به یاد آور زمانی را که لقمان به فرزندش در حالی که او را موعظه می کرد گفت: پسرم چیزی را شریک خدا قرار مده که شرک به خدا ظلم بزرگی است. (سوره لقمان آیه ۱۳).
در احادیث نیز یکی از حقوقی که همواره برای کودکان بر شمردهاند حق بر ادب آموزی است؛ در روایت مفصلی که شامل وصایای پیامبر گرامی اسلام (ص) به امام علی (ع) است آمده است.
یا على حق الولد على والده أن یحسن اسمه و ادبه و یضعه موضعا صالحا…
ای علی، حق فرزند بر پدرش آن است که نام نیکو برای وی برگزیند، به خوبی او را ادب بیاموزد و او را بر موضع صلاح و نیکی قرار دهد.(موسوی خمینی، ۱۳۸۰ : ۲۷۰)
موضوع مهم دیگر این است که در مورد ادب آموزی و تربیت کودک باید به موضوع آزادی کودک در این حیطه توجه کرد. ویژگیهای سنی هر کودکی به ما اجازه نمیدهد که با توجه به حق آزادی او، او را در مواجه با خطر آزاد بگذاریم و زندگی او را به خطر بیندازیم ولی در عین حال به این معنی هم نیست که در تمام جوانب حقوق او را نادیده بگیریم. جهت تربیت کودک باید از بهترین روشها استفاده کرد.
یکی از این راههای مطلوب را میتوان شامل چهار رکن دانست: تربیت از طریق ارائه الگو، تربیت با رفتار و عمل، تربیت با استفاده از موعظه و پند و در نهایت تربیت از طریق مراقبت. (۹پیوندی ، ۱۳۹۰ : ۳۶۸ و ۳۶۹).
در ماده ۱۸ کنوانسیون حقوق کودک آمده است.
۱) کشورهای طرف کنوانسیون بیشترین تلاش خود را برای تضمین به رسمیت شناختن این اصل که پدر و مادر کودک، مسؤولیت های یکسانی در مورد رشد و پیشرفت کودک دارند، به عمل خواهند آورد. والدین یا قیم قانونی مسؤولیت عمده را در مورد رشد و پیشرفت کودک به عهده دارند. اساسیترین مسئله آنان حفظ منافع اساسی کودک است.
۲) کشورهای طرف کنوانسیون به منظور تضمین و اعتلای حقوقی که در این کنوانسیون بیان شده است، همکاریهای لازم را با والدین و قیم قانونی در جهت اجرای مسؤولیتهایشان برای تربیت کودک به عمل خواهند آورد و ایجاد موسسات و تسهیلات و خدماتی را برای نگهداری کودکان تضمین خواهند کرد.
۳) کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامات لازم را به منظور تضمین حق استفاده کودکانی که والدین شامل دارند. از خدمات و تسهیلات مربوط به نگهداری کودکان به عمل خواهند آورد.
این ماده نشان میدهد که مسؤولیت والدین و سرپرستان قانونی است که محوریترین افراد در ارتباط با کودکان هستند.
در اسناد عام بین المللی و منطقهای نیز به این مسئله مهم تصریح شده است مانند ماده ۱۰ کنوانسیون حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، مواد ۲۳ و ۲۶ کنوانسیون حقوق مدنی سیاسی، میثاق حقوق کودک در اسلام. (وزیری، ۱۳۹۴: ۴۴)
مورد دیگر این است که دولت هم نقش مهمی در تربیت کودکان دارد از یک طرف اجرای این وظیفه از طریق تصویب قوانین صورت میپذیرد و از سوی دیگر دولت مسئول برنامهریزی برای آموزش والدین جهت مسؤولیت خطیر تربیت فرزندان است. اگر مسئولان توجه بخصوصی به آموزش والدین در این زمینه داشته باشند قادر خواهند بود از خطراتی که افراد به دلیل تربیت نادرست ایجاد مینمایند را جلوگیری کنند.
شکی نیست که میزان بزرگی خانواده و نحوه تقسیم اوقات افراد خانواده در وضع کودک یا کودکان خانواده تأثیر فراوانی دارد. در یک خانواده امکان دارد بخشی از اوقات استراحت و بازی کودک صرف آموزش، تولید در داخل خانه یا کارمزد بگیری در خارج از خانه شود. و همینطور تقسیم وقت کودک، بستگی به گستردگی و ساختار خانوار، توان تولیدی کودک و پدر و مادر و خانواده در بازار کار دارد. این که کار کودک جانشین کار پدر و مادر (به ویژه مادر) شود موردی از عوامل خانوادگی به حساب میآید. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۸۷)
اضافه بر آن، مقدار درآمد ناشی از کار کودک نیز عامل مهم دیگری است؛ بدین معنا که احتمال کار کردن کودکی در خارج از خانه با وجود خواهر یا برادری بزرگتر کم است؛ مخصوصاً اوقاتی که فرزندان خانواده از یک جنس باشند. در این صورت کوچکترها در انجام دادن کار در خانه جانشین بزرگترها میگردند و بزرگترها به کار بیرون از خانه میپردازند. البته جنسیت کودک نیز تأثیر گذار میباشد. عموماً کارهای داخل خانه با دختران است و کار در مزرعه یا بیرون از خانه با پسران. به این صورت که عدهای فکر میکنند اگر فرزند خود را از همان کودکی به کاری مشغول کنند، آینده او را تضمین کردهاند. در این موارد کار کودک به گونهای با عرف و سنت عجین شده که والدین کودک و خود کودکان احساس نمیکنند که کار کودک غیر قانونی و خلاف مصالح و منافع کودکان باشد. گاهی نیز دیده میشود که سودجویی بزرگسالان به دلیل حرص و ولع شدید به پول، سبب می شود تا فرزند یا برادر و خواهر خود را مجبور به کار کنند، هر چند که نیاز شدید به دسترنج این کودکان ندارند. کافی نبودن تسهیلات و امکانات آموزشی و تحصیلی؛ دسترسی به امکانات تحصیلی و تسهیلات آموزشی و کیفیت پایین تحصیل، از عوامل مهم دیگری در افزایش کار کودک است. در بعضی مناطق امکانات تحصیلی اندکی وجود دارد یا سطح آموزش خیلی پایین است و این موضوع سبب میگردد تا کودکان از تحصیل مأیوس شوند و به سوی کار روند. (حسینی، ۱۳۹۲ : ۱۳۱)
عوامل فرهنگی نیز بر این امر مؤثر هستند. در بعضی از کشورها (خصوصاً کشورهای آسیایی و آفریقایی) در حالی که بعضی خانوادههای زاغه نشین، پسران را به مدرسه میفرستند، دختران از این امکان محروماند. (همان: ۱۳۲)
بین وضع تحصیلی و کار کودک نیز در بیشتر موارد رابطه نزدیکی وجود دارد؛ برای مثال در برخی نقاط، کار مادران باعث میشود که دخترها از تحصیل منع شوند و به خانهداری بپردازند. واضحتر اینکه، مدرسه رفتن یا نرفتن دختر در مقایسه با درآمدی که در صورت مدرسه نرفتن و کار کردن به دست میآورد یا از دست میدهد قیاس نمیشود بلکه با درآمدی که مادرش بر اثر کار کردن یا نکردن به دست میآورد یا از دست می دهد سنجیده میشود. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۹۰)
بر این اساس میزان تحصیل پدر و مادر و درآمد خانواده نیز در این تصمیم گیریها دخیل است. زمانی که درآمد خانواده بالا رود و خصوصاً وقتی که امکان آموزش مجانی وجود داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که کودک از آموزش بهرهمند شود و در شرایط عکس آن قاعدتاً این احتمال کمتر میشود. وضع نظام آموزشی نیز در این زمینه تأثیر فراوانی دارد. شکست نظام آموزشی، مثل آنچه در آفریقا اتفاق افتاد، ناگزیر بسیاری از خانوادهها را مجبور میکند که فرزندان خود را از آموزش باز داشته، به کار بگیرند. در کل، نقش آموزش عمومی و دولتی در تحصیل کودکان فقیر بسیار تأثیرگذار است. اگر دولت بتواند امکانات آموزشی را در اختیار اشخاص قرار دهد، احتمال مدرسه رفتن کودکان این گونه خانوادهها بیشتر میشود.
ادامه دارد
طوبی پارسی – کارشناس ارشد حقوق خصوصی
Gmail : toubaparsi@gmail.com و Email : touba.parsi@yahoo.com
دیدگاهتان را بنویسید