دوشنبه / ۱۹ آذر / ۱۴۰۳
×
تخلف‌های ساکن، عامل ایجاد اختلال در ترافیک!
رييس پليس راهنمايي و رانندگی گيلان عنوان کرد:

تخلف‌های ساکن، عامل ایجاد اختلال در ترافیک!

(قسمت هفتم) تمهیدات سازمانی دولت در حمایت از  کودک و کودکان کار دولت جمهوری اسلامی ایران هم پس از انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی حمایت از مستمندان، محرومان و مستضعفان جامعه خصوصاً کودکان، سالخوردگان و زنان سرپرست خانوار را در رأس کار خود قرار داد که در این مورد به تشکیل دو نهاد مقدس […]

بررسی حقوق کودکان کار و وظایف والدین و دولت در پرتو نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی
  • کد نوشته: 9951
  • دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
  • 93 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    (قسمت هفتم)

    تمهیدات سازمانی دولت در حمایت از  کودک و کودکان کار

    دولت جمهوری اسلامی ایران هم پس از انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی حمایت از مستمندان، محرومان و مستضعفان جامعه خصوصاً کودکان، سالخوردگان و زنان سرپرست خانوار را در رأس کار خود قرار داد که در این مورد به تشکیل دو نهاد مقدس کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی می­پردازیم.

    ۱-کمیته امداد امام خمینی (ره)   

    با این وجود که سابقه شکل گیری و پی­ریزی تشکیلات نهاد کمیته امداد امام خمینی (ره) به سال­های قبل از پیروزی انقلاب و حدوداً سال ۱۳۴۲ باز می­گردد که برخی از انقلابیون اول نهضت اسلامی که در زمره  همراهان و همرزمان حـضرت امام خمینی (ره) قرار داشتند و تعدادی از مـسئولین فعلی این نهـاد می­باشند، از سمت مـعظم له مـأموریت رسیدگی به خـانواده زندانیـان سیاسی، نیازمندان مبارزین را بر عهده داشتند؛ ولی با پیروزی انقـلاب شکوهمند اسلامی و آغاز فعالیت مجـدد قسمت­های اداری ، اقتصادی و فرهنگی کشور، اهمیت حـمایت از نیازمندان در اولویت  برنامه­های نظام قرار گرفت و دقیقاً ۲۲ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعنوان دومین نهاد انقلابی در تاریخ ۱۴ اسفند ماه ۱۳۵۷، کمیته امداد  امام، با صدور حکم پرخیر و برکت و تاریخی حضرت امام  خمینی(ره) برای مدت نامحدود، بمنظور عملی ساختن اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه در حمایت و کمک به محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنان ، برپا گردید.  (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۱۴۳)

    از مجموع ۴۳۱۱۵۶۷ نفر مورد حمایت در سال ۱۳۸۹ تعداد ۹۳۶۰۱۶ نفر زیر ۱۸ سال را تشکیل  می­دهند که بنابر سخنان معاون مشارکت­های مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره) از این تعداد ،۸۲۱ هزار کودک یتیم زیر ۱۸ سال را دربر می­گیرد. (همان)

    ۲-سازمان بهزیستی کشور

    طبق ماده ۱ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بدون سرپرست مصوب ۱۳۸۷/۱۱/۱۳، هیات وزیران: سرپرستی کودکان و نوجوانان بی سرپرست به منظور فراهم نمودن نیازهای مادی و معنوی آنان ،مطابق مقررات این قانون صورت می­گیرد. 

    بر اساس ماده ۲ این لایحه: کارهای راجع به سرپرستی کودکان و نوجوانان بدون سرپرست، سازمان بهزیستی کشور است که در این قانون به طور خلاصه سازمان عنوان می­شود. 

     براساس ماده ۸ این لایحه: تمامی افراد کمتر از ۱۵ سال که واجد شرایط مذکور در ماده (۹) این قانون می­باشند شامل این قانون قرار می­گیرند.

    لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بهزیستی کشور مصوب ۱۳۵۹ و اصلاحات و الحاقات به عمل آمده در جلسه مورخ ۵۹/۴/۲۵شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران و جلسه علنی روز سه شنبه مورخ نهم بهمن ۱۳۵۷ مجلس شورای اسلامی. (ملکی، ۱۳۸۸: ۹۵)

    ماده واحده ـ در جهت تحقق مفاد اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بمنظور تأمین موجبات برنامه ریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی و تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه اجرای برنامه­های بهزیستی در زمینه حمایت خانواده های بی سرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفه­ای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفین اجتماعی و حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بی­سرپرست و معلولین غیرقابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توانبخشی و تأمین موجبات تشویق، جلب مشارکت و فعالیت­های گروه­های داوطلب و موسسات غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور تشکیل می­شود.  (شفیع پور، ۱۳۹۰ : ۱۴۵)

    سازمان بهزیستی کشور از پر اهمیت­ترین نهادهای حمایتی دولتی است که از طریق بودجه عمومی به افراد معلول و محروم جامعه کمک  می­نماید. بعد از پیروزی انقلاب، سازمان بهزیستی کشور از ادغام سازمان­های خیریه و حمایتی که در این قسمت بودند، آغاز به کار کرد. 

    وظایف والدین در حمایت از حقوق کودکان کار

    در این موضوع وظایف والدین در حمایت از حقوق کودکان کار بررسی شده و در این سمت و سو  نخست تکلیف والدین در حضانت و نگهداری کودکان را مورد بررسی قرار می­دهیم.

    ۱- تکلیف والدین در حضانت و نگهداری کودکان 

    در قانون مدنی ایران به موضوع حضانت نگاهی دو طرفه دارد از طرف آن را از حقوق مسلم کودک به شمار آورده است به این دلیل که والدین را مکلف به رعایت این امر کرده است از این لحاظ فقط رعایت مصالح عالیه کودک مورد توجه است. (صفایی ، ۱۳۹۴ : ۱۶۴) به همین علت است که قانون گذار در ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی بیان می­دارد:

    «هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آن­ها است، از نگاهداری او امتناع کند، در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید، به تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی العموم، نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست الزام کند و، در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند»

    از سوی دیگر حضانت را حق پدر و مادر نیز دانسته است به نظر می­رسد داشتن این حق برای عهده دار شدن آن است و بدین معنا نیست که پدر و مادر می­توانند با اسقاط این حق کودک را به حال خود رها کنند مگر اینکه حکومت و جامعه راهکاری برای حراست و حفاظت از این دسته از کودکان در نظر بگیرد البته تدبیر ناچار حکومت، هیچ گاه جای والدین و خانواده را نمی گیرد و از باب ناچاری و اضطرار است. (گرجی ، ۱۳۹۳ : ۱۸۸)

     ماده ۱۱۷۵ قانون مدنی اینگونه معنا و برداشت می­دارد: «طفل را نمی­توان از ابوین و یا از پدر و یا از مادری که حضانت با اوست گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی» هرچند که تعبیر برخی فقها را شاید بتوان دلیلی بر حق اسقاط این امر دانست آنان می­گویند که مادر می­تواند از حضانت فرزند خود همانند شیر دادن امتناع کند.

    ۲-حق کودکان بر تربیت توسط والدین

    واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسانی یعنی مساعد کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت دارد و با توجه به اینکه موضوع ما در اینجا درباره حق تربیت است و نه تحقیق موضوع تعلیم و تربیت و با عنایت به اینکه تربیت تعاریف متفاوت و متنوعی دارد که در بحث فوق به آن اشاره شد.  در عبارتی کوتاه می­توان گفت که منظور از تربیت، خلق دگرگونی­های مطلوب در تن و روان است. با توجه به تعریف تربیت به نظر می­رسد ارکان مهم آن شناسایی شخصی است که در تلاش برای تربیت او هستیم و همچنین آشنایی با قوانین و روش­های تربیت. تربیت یکی از وظایف خاص پدر و مادر و سرپرستان قانونی در عرصه خانواده و اجتماع است. تربیت مهم­ترین مسؤولیت پدر و مادر در قبال فرزند است زیرا آینده کودک تحت تأثیر رفتار صحیح والدین و نشان دادن برخوردهای مناسب در موقعیت­های مختلف است. (ابوالفتحی ، ۱۳۹۱ : ۱۱۱)

    الف) حق کودکان بر تربیت توسط والدین در حقوق اسلامی

    در قرآن کریم می­خوانیم:

    یا ایها الذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره علیها…

    ای کسانی که ایمان آورده­اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگاه دارید…

    یکی از موارد مهمی که اکثر مفسران در بحث از این آیه بیان کرده­اند ادب آموزی و مسائل تربیتی است یعنی خداوند در این آیه، به دنبال اخطار به برخی از همسران پیامبر (ص) و سرزنش آنان، خطاب خود را همه مؤمنان قرار داده است و درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنان دستوراتی می­دهد.( شیروانی ، ۱۳۸۵ : ۱۳۵)

    همینطور خداوند در قرآن کریم گاهی رویه عملی برخی بندگان برگزیده خود را در تربیت و پرورش کودکان اظهار می­کند؛ مثل پندهای لقمان به فرزندش که می­تواند نماد توجه کامل به تربیت، به خصوص تربیت دینی باشد.

    و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله إن الشرک لظلم عظیم:

    به یاد آور زمانی را که لقمان به فرزندش در حالی که او را موعظه می کرد گفت: پسرم چیزی را شریک خدا قرار مده که شرک به خدا ظلم بزرگی است. (سوره لقمان آیه ۱۳).

    در احادیث نیز یکی از حقوقی که همواره برای کودکان بر شمرده­اند حق بر ادب آموزی است؛ در روایت مفصلی که شامل وصایای پیامبر گرامی اسلام (ص) به امام علی (ع) است آمده است.

    یا على حق الولد على والده أن یحسن اسمه و ادبه و یضعه موضعا صالحا…

    ای علی، حق فرزند بر پدرش آن است که نام نیکو برای وی برگزیند، به خوبی او را ادب بیاموزد و او را بر موضع صلاح و نیکی قرار دهد.(موسوی خمینی، ۱۳۸۰ : ۲۷۰)

    موضوع مهم دیگر این است که در مورد ادب آموزی و تربیت کودک باید به موضوع آزادی کودک در این حیطه توجه کرد. ویژگی­های سنی هر کودکی به ما اجازه نمی­دهد که با توجه به حق آزادی او، او را در مواجه با خطر آزاد بگذاریم و زندگی او را به خطر بیندازیم ولی در عین حال به این معنی هم نیست که در تمام جوانب حقوق او را نادیده بگیریم. جهت تربیت کودک باید از بهترین روش­ها استفاده کرد.

    یکی از این راه­های مطلوب را می­توان شامل چهار رکن دانست: تربیت از طریق ارائه الگو، تربیت با رفتار و عمل، تربیت با استفاده از موعظه و پند و در نهایت تربیت از طریق مراقبت. (۹پیوندی ، ۱۳۹۰ : ۳۶۸ و ۳۶۹).

    ب) حق تربیت کودکان توسط والدین در قیاس با مقررات بین المللی

    در ماده ۱۸ کنوانسیون حقوق کودک آمده است.

    ۱) کشورهای طرف کنوانسیون بیشترین تلاش خود را برای تضمین به رسمیت شناختن این اصل که پدر و مادر کودک، مسؤولیت های یکسانی در مورد رشد و پیشرفت کودک دارند، به عمل خواهند آورد. والدین یا قیم قانونی مسؤولیت عمده را در مورد رشد و پیشرفت کودک به عهده دارند. اساسی­ترین مسئله آنان حفظ منافع اساسی کودک است.

    ۲) کشورهای طرف کنوانسیون به منظور تضمین و اعتلای حقوقی که در این کنوانسیون بیان شده است، همکاری­های لازم را با والدین و قیم قانونی در جهت اجرای مسؤولیت­هایشان برای تربیت کودک به عمل خواهند آورد و ایجاد موسسات و تسهیلات و خدماتی را برای نگهداری کودکان تضمین خواهند کرد.

    ۳) کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامات لازم را به منظور تضمین حق استفاده کودکانی که والدین شامل دارند. از خدمات و تسهیلات مربوط به نگهداری کودکان به عمل خواهند آورد.

    این ماده نشان می­دهد که مسؤولیت والدین و سرپرستان قانونی است که محوری­ترین افراد در ارتباط با کودکان هستند.

    در اسناد عام بین المللی و منطقه­ای نیز به این مسئله مهم تصریح شده است مانند ماده ۱۰ کنوانسیون حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، مواد ۲۳ و ۲۶ کنوانسیون حقوق مدنی سیاسی، میثاق حقوق کودک در اسلام. (وزیری، ۱۳۹۴: ۴۴)

    مورد دیگر این است که دولت هم نقش مهمی در تربیت کودکان دارد از یک طرف اجرای این وظیفه از طریق تصویب قوانین صورت می­پذیرد و از سوی دیگر دولت مسئول برنامه­ریزی برای آموزش والدین جهت مسؤولیت خطیر تربیت فرزندان است. اگر مسئولان توجه بخصوصی به آموزش والدین در این زمینه داشته باشند قادر خواهند بود از خطراتی که افراد به دلیل تربیت نادرست ایجاد می­نمایند را جلوگیری کنند.

    نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی والدین در جلوگیری از کار کودکان

    شکی نیست که میزان بزرگی خانواده و نحوه تقسیم اوقات افراد خانواده در وضع کودک یا کودکان خانواده تأثیر فراوانی دارد. در یک خانواده امکان دارد بخشی از اوقات استراحت و بازی کودک صرف آموزش، تولید در داخل خانه یا کارمزد بگیری در خارج از خانه شود. و همینطور تقسیم وقت کودک، بستگی به گستردگی و ساختار خانوار، توان تولیدی کودک و پدر و مادر و خانواده در بازار کار دارد. این که کار کودک جانشین کار پدر و مادر (به ویژه مادر) شود موردی از عوامل خانوادگی به حساب می­آید. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۸۷)

    اضافه بر آن، مقدار درآمد ناشی از کار کودک نیز عامل مهم دیگری است؛ بدین معنا که احتمال کار کردن کودکی در خارج از خانه با وجود خواهر یا برادری بزرگ­تر کم است؛ مخصوصاً اوقاتی که فرزندان خانواده از یک جنس باشند. در این صورت کوچک­ترها در انجام دادن کار در خانه جانشین بزرگ­ترها می­گردند و بزرگ­ترها به کار بیرون از خانه می­پردازند. البته جنسیت کودک نیز تأثیر گذار می­باشد. عموماً کارهای داخل خانه با دختران است و کار در مزرعه یا بیرون از خانه با پسران. به این صورت که عده­ای فکر می­کنند اگر فرزند خود را از همان کودکی به کاری مشغول کنند، آینده او را تضمین کرده­اند. در این موارد کار کودک به گونه­ای با عرف و سنت عجین شده که والدین کودک و خود کودکان احساس نمی­کنند که کار کودک غیر قانونی و خلاف مصالح و منافع کودکان باشد. گاهی نیز دیده می­شود که سودجویی بزرگسالان به دلیل حرص و ولع شدید به پول، سبب می شود تا فرزند یا برادر و خواهر خود را مجبور به کار کنند، هر چند که نیاز شدید به دسترنج این کودکان ندارند. کافی نبودن تسهیلات و امکانات آموزشی و تحصیلی؛ دسترسی به امکانات تحصیلی و تسهیلات آموزشی و کیفیت پایین تحصیل، از عوامل مهم دیگری در افزایش کار کودک است. در بعضی مناطق امکانات تحصیلی اندکی وجود دارد یا سطح آموزش خیلی پایین است و این موضوع سبب میگردد تا کودکان از تحصیل مأیوس شوند و به سوی کار روند. (حسینی، ۱۳۹۲ : ۱۳۱)

    عوامل فرهنگی نیز بر این امر مؤثر هستند. در بعضی از کشورها (خصوصاً کشورهای آسیایی و آفریقایی) در حالی که بعضی خانواده­های زاغه نشین، پسران را به مدرسه می­فرستند، دختران از این امکان محروم­اند. (همان: ۱۳۲)

    بین وضع تحصیلی و کار کودک نیز در بیشتر موارد رابطه نزدیکی وجود دارد؛ برای مثال در برخی نقاط، کار مادران باعث می­شود که دخترها از تحصیل منع شوند و به خانه­داری بپردازند. واضح­تر اینکه، مدرسه رفتن یا نرفتن دختر در مقایسه با درآمدی که در صورت مدرسه نرفتن و کار کردن به دست می­آورد یا از دست می­دهد قیاس نمی­شود بلکه با درآمدی که مادرش بر اثر کار کردن یا نکردن به دست می­آورد یا از دست می دهد سنجیده می­شود. (عظیم زاده اردبیلی ، ۱۳۸۲: ۹۰)

    بر این اساس میزان تحصیل پدر و مادر و درآمد خانواده نیز در این تصمیم گیری­ها دخیل است. زمانی که درآمد خانواده بالا رود و خصوصاً وقتی که امکان آموزش مجانی وجود داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که کودک از آموزش بهره­مند شود و در شرایط عکس آن قاعدتاً این احتمال کمتر می­شود. وضع نظام آموزشی نیز در این زمینه تأثیر فراوانی دارد. شکست نظام آموزشی، مثل آنچه در آفریقا اتفاق افتاد، ناگزیر بسیاری از خانواده­ها را مجبور می­کند که فرزندان خود را از آموزش باز داشته، به کار بگیرند. در کل، نقش آموزش عمومی و دولتی در تحصیل کودکان فقیر بسیار تأثیرگذار است. اگر دولت بتواند امکانات آموزشی را در اختیار اشخاص قرار دهد، احتمال مدرسه رفتن کودکان این گونه خانواده­ها بیشتر می­شود.

    ادامه دارد

    طوبی پارسی – کارشناس ارشد حقوق خصوصی

    Gmail : toubaparsi@gmail.com و Email : touba.parsi@yahoo.com

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *