نان قوت غالب مردم ایران و حالا شمال کشور و جزء لاینفک زندگی که حتی نمی توان یکروز آن را از مردم جدا نگه داشت!از دیرباز کیفیت نان گیلان در مقایسه با سایر نقاط کشور مرغوب نبوده و تهران پایتخت که جای خود را داشت و دارد؛ شاید به دلیل اینکه استان ما برنج خیز […]
نان قوت غالب مردم ایران و حالا شمال کشور و جزء لاینفک زندگی که حتی نمی توان یکروز آن را از مردم جدا نگه داشت!
از دیرباز کیفیت نان گیلان در مقایسه با سایر نقاط کشور مرغوب نبوده و تهران پایتخت که جای خود را داشت و دارد؛ شاید به دلیل اینکه استان ما برنج خیز است و موضوع دارای اهمیت نبوده و تازه در اعتراض مردم نانواها کیفیت بد نان را گردن آرد بی کیفیت که در گیلان توزیع می شد می انداختند و مسئولین امر نیز معتقد بودند که نانواهای گیلان نانوا نیستند و از بد حادثه شاطر شده اند!
البته در این کش و قوس ها بود که کمیت نان هم بدان اضافه شد و نان هر چند وقت یکبار کوچک و کوچکتر و با وزن کمتری بدست مشتری می رسد!
حالا مدتی است که گذشته از کیفیت و کمیت، گرفتن چند قرص نان روزانه هم به معظلی برای مردم تبدیل شده است!
در گذشته و سال ها قبل در هر نانوایی یک تابلویی به رنگ آبی نصب شده بود که ساعت کار نانواها در شش ماهه اول، شش ماهه دوم، تعطیلی ماهانه، وزن چونه، وزن نان و قیمت نان در آن ذکر شده بود؛ اما طی چند سال گذشته و مخصوصا این دو سه ماه اخیر در سال ۱۴۰۱ بسیاری از نانوایی ها اصلا ساعت کارشان مشخص نیست و هر جور دلشان می خواهد رفتار میکنند؛ بسیاری دیگر نیز هنوز شروع نکرده، پخت را تمام کرده و یرخی نانوایی ها هم اصلا آدم می ماند که پخت می کنند یا نه؟ شاید هم پخت نامرئی دارند!
اصلا چه لزومی دارد که یک نانوایی هم نان سنتی دولتی و آزاد بپزد و هم نان صنعتی و حجیم و احتمالا این آردها اشتباهی مصرف نمی شوند ! باز شاهدیم بسیاری از این نان ها مخصوصا تافتون و لواش سر از سوپر مارکت ها و اقامتگاه های گردشگری و… در می آورند و باز موارد بی شمار دیگری را می توان بر شمرد!
به هر صورت موضوع مهم در این رابطه این است که چرا شفاف سازی صورت نمی پذیرد؟!
از یک طرف فرمانداران، نمایندگان مجلس و… مرتب می گویند این مقدار آرد در گیلان توزیع شده و از طرف دیگر نانواها عنوان می دارند که سهمیه آرد آنها به شدت کاهش یافته و مردم هم در این میان بلاتکلیف و در این تابستان داغ برای تهیه روزانه نان به سختی و دشواری های زیادی می افتند.
اگر واقعا سهمیه ها کاهش چشمگیر نیافته پس آردها کجا می روند و نیاز به نظارت سفت و سخت دارد و در صورت اثبات تخلف به سختی برخورد شود! اما اگر کاهش یافته اطلاع رسانی شود که این کاهش چه مقدار بوده و تا کی ادامه خواهد یافت؛ متاسفانه این موضوع به نوعی به بد بینی دامن زده است.
نکته مهم دیگر شاید همانند سال های قبل شلوغی نانوایی ها در تابستان قدری طبیعی جلوه کند چرا که از یک طرف هنوز محصول تازه برنج به بازار نیامده و از طرفی دیگر فصل ورود مسافران به گیلان است و در پاییز با ورود محصول جدید به بازار و کاهش مسافرت ها این معضل فروکش کند؛ اما باید توجه داشته باشیم که با توجه به وضعیت معیشت مردم و گرانی نان های حجیم و صنعتی و گرانی برنج در پائیز و زمستان هم اوضاع به همین منوال خواهد بود و اگر تدابیری اندیشیده نشود که این آردها چه می شود و کجا می رود چه بسا مسئله نان مشکل ساز هم بشود!
حسن غیوری
دیدگاهتان را بنویسید