باز باران با ترانه

بازباران با ترانه با گهرهای فراوان دشت زیبای خدا را، رشت شهری آشنا را غرق نعمت می کند، لیک ما را هم ملامت می کند، زآن که در فصل خزان فصلی خروشانی رود، بیرون از قاب نیاز، یک خیابان، چند محله ، چله خانه، چهل تن، ساغری سازان، گذرکوزه گران و صیقلان ، استادسرا، حمیدیان، چهارراه، چهار برادران ، یک خیابان دیگر آن سمت شهر تا حدودی می شوند مثل کرانه، رودخانه، گاهی نیز یک رود کوچک، آبهای گیج و سرگردان روانه، ماهرانه طعنه بر بخت بد شهر می زنند، شهر می پرسد که اقبال خوش ما در کجا پر می زند؟ کی می آید و در می زند؟ خسته از تکرار تا کی انتظار؟ ابرهای ماه آذر از میان واقعیت ها و خیال ساده و آرام گفت: فوق العاده است این حکایت دلنشین از جنس بغض بی صداست، زندگی با دل خوشی های خودش یعنی همین، عاشقانه ! باز باران می زند بر بام خانه با گهرهای فراوان باز باران!

اکبر محبوبی فر

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://bazbarankhabar.ir/?p=206

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

پیشنهادی: